آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Monday, May 4, 2015

!مهاجرین افغان، علت بیکاری یا معلول کم کاری

محسن نکومنش فرد
پس از هشت سال وقفه تظاهرات روز کارگر، اگرچه محدود و به شدت کنترل­شده، در تهران انجام گرفت. اما پذیرش انجام این تظاهرات هم الزاما نمی­تواند نشانه ای از توجه مسوولان حکومت ایران به وضعیت اقتصادی نابسامان کارگران ایران باشد.
 
در حالی که بسیاری از فعالین کارگری در زندان به سر می­برند و تنها نمایندگان مورد تایید حاکمیت می­توانند از تریبون این تظاهرات برای بیان نظرات خود استفاده کنند مشکل بتوان خواست­های بنیادی کارگران را از این تریبون شنید. با این وجود شاید بتوان خوش­بینانه به گشایشی اندک در توجه مسوولین به وضعیت معیشتی کارگران امیدوار بود. این موضوع مهمی است که امیدواریم متخصصین اقتصاد و مدیریت بیشتر به آن بپردازند.
 
مردم ایران و افغانستان راهی جز نزدیکی بیشتر با یکدیگر ندارند. در سفر به افغانستان دریافتم که دست­کم از هر دو افغان یکی مدتی را در ایران گذرانده است. تجربه افغانهایی که دیر یا زود به کشورشان مهاجرت می­کنند از روزهای زندگی­شان در ایران، در مسیر نزدیکی بیشتر دو ملت بسیار تعیین کننده است. افغان­هایی هم که می­خواهند در ایران زندگی کنند باید به عنوان شهروند ایران از کلیه حقوق شهروندی برخوردار باشند. این یک اصل کاملا به رسمیت شناخته شده در دنیای مهاجرت امروز جهانی است.
 

اما هدف بنده از نگارش این متن بیشتر برجسته کردن یکی از حاشیه­های این تظاهرات است. در جریان راهپیمایی کارگران شعارهایی داده شد که می­تواند بیانگر برنامه حاکمیت برای اعمال فشارهای باز هم بیشتر به کارگران افغان در ایران باشد. شعارهایی مانند "کارفرما حیا کن افغانی را رها کن" و همچنین تاکید علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر که گفت "در این راهپیمایی بعضی رعایت شأن کارگر ایرانی را نکردند" حکایت از نگاه تبعیض­آمیز مسوولین کارگری و بخشی از تظاهرکنندگان دارد.
حتی اگر با قصد حفظ منافع دولت ایران وارد این بحث شویم می­بینیم که ادامه سیاست­های افغان­ستیزانه نه تنها گرهی از مشکلات دولت باز نخواهد کرد بلکه به بحران سیاسی و اقتصادی بیشتر در ایران و هم­چنین در افغانستان دامن خواهد زد. تردیدی نیست که دولت ایران حق دارد از مرزهای خود محافظت کند و از ورود بی رویه افغانها به ایران ممانعت به عمل آورد. با توجه به مشکلات اقتصادی و بحران بیکاری در ایران و مهم­تر از آن دلایل امنیتی، اقدامات حکومت برای کنترل مرزها مشروعیت بیشتری هم پیدا کرده است. اما این به هیچ وجه سیاست­های به شدت تبعیض­آمیز دولت و بخشهایی از مردم ایران علیه افغانهای مقیم ایران، چه قانونی و چه غیرقانونی، را توجیه نمی­کند. دولت ایران موظف است مرزهای خود را بیش از پیش تحت کنترل داشته باشد. با توجه به شرایط بحرانی منطقه و حضور جریانات تروریستی کنترل مرزها ضرورتی جدی برای حفظ امنیت مردم ایران است. اما برای اعمال چنین کنترلی بیش از هر زمان مبارزه با فساد در اولویت قرار می­گیرد. ورود و تردد انبوه افغانها در مرزهای ایران نمی­تواند بدون تساهل ماموران مرزی ایرانی، که بعید است بدون رشوه میسر شود، ممکن باشد. حکومت ایران موظف است بیش از هر اقدامی حقوق بگیران خود را زیر نظر داشته باشد. از سوی دیگر دولت افغانستان باید مسوولانه با موضوع تردد اتباعش به ایران برخورد کند. با توجه به اوضاع منطقه حساسیت حکومت ایران در رابطه با مرزهایش، فارغ از درجه مشروعیت داخلی این حکومت، باید برای طرف افغانستانی قابل درک باشد. بعید است دولت افغانستان هم بدون مبارزه با فساد اداری، که پاشنه آشیل دولت کرزی هم بوده است، بتواند بر مشکلات انبوه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورش غلبه کند. برای یک رابطه مورد اعتماد دو طرف و مناسبات پایدار همجواری دولت افغانستان باید همان قدر نسبت به جلوگیری از خروج بی رویه اتباعش از کشور حساسیت داشته باشد که دولت ایران نسبت به ورود این اتباع وسواس دارد.
شرایط منطقه به شدت بحرانی است. ایران از همه طرف تحت فشار است. دولت حامی تروریسم از نوع سنی آن درعربستان سعودی به تلافی حمایت ایران از تروریسم شیعه تردیدی در ساقط کردن حاکمیت ایران، ولو به قیمت جان انبوهی از مردم ایران و حتی نابودی ایران ندارد. عملکرد حاکمان عربستان در کشورهای عرب زبان مانند سوریه و عراق بیانگر یاوه بودن ادعای پان­عربیسم آنها و بی­اعتنایی آنان به سرنوشت ملت­هاست. آنها در عمل نشان داده­اند که فرقه گرایی وهابی، سلفی سرلوحه عملکرد این دولت ارتجاعی­شان است. متاسفانه بخشی از مخالفین حکومت ایران هم با تمام قوا و بی­وفقه برای ترغیب آمریکا به دخالت نظامی در ایران تلاش می کند، جریاناتی که با پول و امکانات عربستان و سایر کشورهای ثروتمند منطقه مرتب سبیل نمایندگان جنگ طلب در کنگره آمریکا را چرب می­کنند. بنا بر این نیست تا از سیاست های ضدمردمی و جنگ طلبانه بخش مسلط حکومت ایران، که عمده امکانات اقتصادی، سیاسی و نظامی کشور را در اختیار گرفته است، چشم بپوشیم و نقش ایران در ایجاد بحران موجود سیاسی و نظامی در منطقه را نادیده بگیریم. اما شناخت مقصر اصلی در این برهه تاریخی اولین اولویت نیست. باید از گسترش جنگ در منطقه جلوگیری کرد. دولت افغانستان به سهم خود می­تواند در مهار این بحران کمک کند. به نظر نمی­آید نزدیکی به طالبان و تن دادن به همه شرایط پاکستان و عربستان و باز گذاشتن دست آنان برای دخالت بیشتر در افغانستان خواست اکثریت افغانستانی­ها باشد. دولت افغانستان باید در سیاست خارجی خود موازنه­ی منطقی برقرار کند اما حمایت از توسعه طلبی عربستان و مثلا حمله این کشور به یمن نمی­تواند مرهمی بر تن مجروح افغانستان باشد.
دولت ایران باید کرامت و حقوق پناهندگی همه افغانهایی را که در ایران به سر می برند رعایت کند. بهانه صیانت از مرزها، خطر ورود تروریست­ها و مبارزه با بیکاری نمی­تواند کوچک­ترین اهانت و یا بدرفتاری با مهاجرین و پناهندگان افغان را توجیه کند. ایران و افغانستان بیشترین زمینه و دلیل را برای نزدیکی و همکاری با هم دارند. لازم نیست مشرکات فرهنگی و زبانی و سایر زمینه ها را یادآوری کنیم. تنها توجه به شرایط بحرانی امروز منطقه و معضلات سیاسی و اقتصادی و امنیتی دو کشور برای توجیه این همکاری عمیق و گسترده کافی است. تبعیض­های گسترده در ایران علیه اقلیت­های قومی، زبانی و مذهبی امروز چالش­های جدی را در برابر سیاست مداران این کشور قرار داده است. نگاه توهین­آمیز شوونیست­های ایرانی به عرب­ها تنها آب به آسیاب "عجم" ستیزان وهابی می­ریزد. تنها اتحاد نیروهای مختلف در ایران می­تواند خطر درگیری­های داخلی را کاهش دهد و این اتحاد تنها با جلوگیری از سیاست­های تبعیض­آلود حکومت ایران امکان­پذیر است. از شهروندی که درجه دو تلقی می­شود نمی­توان انتظار داشت در موارد ضروری از تمامیت کشور دفاع کند. همین مشکل در افغانستان هم به طور جدی­تر وجود دارد. نگاه قومی حکومت در افغانستان و تاثیر این نگاه در تنظیم سیاست خارجی هم اگرچه شاید بتواند بخش کوچکی از مردم را خشنود کند اما بی تردید خواست عموم ملت نیست و همبستگی ملی را به شدت تهدید می­کند.
مردم ایران و افغانستان راهی جز نزدیکی بیشتر با یکدیگر ندارند. در سفر به افغانستان دریافتم که دست­کم از هر دو افغان یکی مدتی را در ایران گذرانده است. تجربه افغانهایی که دیر یا زود به کشورشان مهاجرت می­کنند از روزهای زندگی­شان در ایران، در مسیر نزدیکی بیشتر دو ملت بسیار تعیین کننده است. افغان­هایی هم که می­خواهند در ایران زندگی کنند باید به عنوان شهروند ایران از کلیه حقوق شهروندی برخوردار باشند. این یک اصل کاملا به رسمیت شناخته شده در دنیای مهاجرت امروز جهانی است.

محسن نکومنش فرد، نویسنده و فعال حقوق مهاجرین
استکهلم، 2 می 2015
 
 
 
 
 



This email has been checked for viruses by Avast antivirus software.
www.avast.com

No comments: