مرغ دل در آتش بیدادو ظلمت شد کباب هر ستمگر میتراشد خویش را افراسیاب
خردوانیهاست پیرامون کاخ دل نشین آنطرفتر خیمه شین از فقردررنج و عذاب
می شود روزی که آیین ستم غلتد بخاک از جبین هر سیه دل می فتد چرکین نقاب