آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Monday, July 21, 2014

:از اعوام زده گی تا اعوام فریبی

احمد سعیدی

ما مردمان این سر زمین سر زمین درد ها  رنج ها سر زمین زور آزمایی های کشور های منطقه و فرا منطقه سر زمین جا طلبی بی عدالتی خود خواهی امتیاز طلبی  لحظه ای نیست که شاهد حوادث حولناک و درد آور که در آن ارزش های انسانی و اسلامی هیچ مد نظر گرفته نشده باشد شاهد نباشیم  ما مردمان این دیار چقدر نگون بخت و کم طالع ایم آیا تقدیر ما چنین است یا دیگران به ما اینطور رقم می زنند
حملات انتحاری انفجار کشتن ده ها انسان های بی گناه در ولایت پکتیکا حمله به میدان هوایی کابل رشوت اختلاس نا امنی و خواستن اعضای پارلمان برای خود ضمانت های بعدی پیشگیرانه  مادی و معنوی را برای خود همه و همه این نابسامانی ها و حرکت های شوک آور و دور از انصاف  آیا در پیشانی ما افغانها نوشته شده هر ماجرا جوی بنام جهاد و دفاع از اسلام به افغانستان می آید هر آدم کش خود را ناجی ارزش های انسانی و اسلامی میداند بعضی از وزرا پول ملت را سرمایه پدری و مورثی خود میداند هر خارجی به ما تعین سرنوشت میکند هر مداخله گر مداخله خود را قانونی میداند هر  وکیل ما  مانند رئیس جمهور بعد از فراغت از وظیفه امتیاز و مصئونیت  میخواهد  من از هیچ عالم محترم دینی نشنیده ام که در قرآن شریف نوشته شده باشد که راه به جنت رسیدن از مسیر افغانستان میگذرد هر انتحاری به افغانستان می آید تا از این دروازه به باورش به جنت برود گرچه وکلای محترم تصویب امتیازات را برای خود منافع ملی تعریف کرده است اما من  باور ندارم هدف این نوع تصامیم این نوع حرکت ها بخاطر منافع ملی و بخاطر ارزش ها و معیار های قبول شده ملی و بین المللی باشد بلکه هر کی میخواهد در این وطن بی سر و سامان آینده خود و فرزندان خود را چه از راه قانونی و چه از راه غیر قانونی تضمین کند  در کشور ما و روز نیست که خون به ناحق نریزد يکي از امراض و ميکروب ها که هر روز گسترش  مييابد و جاي پاي زيادتري براي خود باز ميکند عوامزدگي   در حاکميت و مديريت افغانستان است. عوامزدگي هم مثل غربزدگي و يا غرب زدگي و روشنفکر زدگي اگر مورد بيتوجهي قرار گيرد که قرار گرفته و دقيق عوامل و ريشه هايش در جامعه شناسايي نگردد عامل خطرناکي براي پوشانيدن و سوزانيدن همه ريشه هاي علم و ترقي و شعور و تدبير خواهد بود.چرا کسی پیدا نمی شود که از عمق تاريخ گذشته، آينده را نگاه کند  در تبيين دقيق تر اين بيماري و شناخت آن در عينيت جامعه  از عمق جان  فرياد سر دهد  و بگویند تا چی وقت برای چه  چرا  همه چیز را برای خود میخواهید در تاريخ گذشته ما نيز از اين حالت که بيشتر ريشه در بي سوادي و يا کم سوادي و کم درکي بعضي اقشار داشته استفاده فراوان شده است اما امروز آنانی دست به نا انصافی میزنند که باید مدافع گر حقوق مضتذفین باشند متاسفانه نمونه فراوان داريم.» اما سيد بزرگ قلم  و سياست  براي آنکه نگويند فقط حرف ميزند، سراغ يک مصداق پايهاي ميرود و آشکارا خطر را نشان ميدهد: «... من بر يکي از مظاهر اين سم  مهلک رسالت خود را ادا میکنم تنها قلم دارم نه توپ و تفنگ  اگر از وکیل محترم که به نماینده گی مردمش در شورای ملی نشسته است پرسیده شود بعد از فراغت از وکالت 25 فیصد معاش دو محافظ چه معنی دارد بلاخره با گذشت چند دهه اگر حیات شما باقی باشد مقدار این 25 فیصد معاش و دو نفر محافظ و پاسپورت سیاسی یکجا با حقوق که به آنها پرداخته می شود می رسد  می گویند منافع ملی کشور ایجاب میکند در حالیکه منافع ملی مطرح نیست تصویب این طرح

تنها دربرگيرنده منافع شخصي خودشان شمرده مي شود من تنها از طریق رسانه ها شنیدم که طرح قانون مصونيت و حقوق اعضاي شوراي ملي كه در برگيرنده امتيازات و حقوق پس از ختم وظیفه  دوره وكالت شان مي باشد، روز شنبه ۲۱ سرطان 1393 از سوي مجلس نمايندگان تصويب شد.تنها از طریق رسانه ها محترم آقای بکتاش و دوکتور رمضان بشر دوست نماینده های مردم کابل در ولسی جرگه مخالفت خویش را با این فیصله اظهار نمودند اطلاعات وجود دارد که بر اساس اين طرح؛ براي هر عضو مجلس پس از اتمام دوران وكالت، ۲۵ درصد معاش‌، دو محافظ، پاسپورت سياسي، براي خانواد‌‌شان پاسپورت خدمت و دعوت رسمي آنها براي اشتراك در تمامي نشست ها و روزهاي بزرگ ملي كشور در نظر گرفته شده ‌است. چقدر عدالت پسند است و چقدر منطقی است به باور من تصویب این قانون تنها و تنها

 نشان دهنده امتياز طلبي و زياده خواهي وکلای محترم بوده می تواند و بس  من شنیده بودم که اعضای شورای ملی قوانيني را تصويب نمايند كه در آن مصالح عمومي و منافع علياي مردم افغانستان به خط زرین درج گردیده باشد چون تعریف مشخص از منافع ملی در کشور وجود ندارد هرکس منافع شخصی را منافع ملی تفسیر و تعبیر میکند  چقدر خوب است که وکلای محترم به جاي تصويب چنين طرح‌ها به نفع خود بالای قوانین فیصله نمایند كه نفع آن به عموم جامعه مردم مستحق افغانستان  برسد.باور دارم وکلای محترم ماده بيست و دوم قانون اساسي را که در آن چنین آمده  هر نوع تبعيض و امتياز بين اتباع افغانستان ممنوع است. اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون داراي حقوق و وجايب مساوي مي باشند .مطالعه دارند مردم افغانستان میدانند که وکلای محترم با پاسپورتهای سیاه رنگ سیاسی خود  قسمت زیاد دوره کاری خود را در سفرهای رسمی و شخصی مصرف نمودند. آنها برعلاوه امتیازاتی که منحیث اعضای یک رکن دولت به دست میآورند گفته می شود تعداد انگشت شماری از وکلای محترم ممکن  در تپ و تلاش به دست آوردن امتیازات دیگری  ازینجا و آنجا نیز بوده اند.تصاویر کرسی های خالی ولسی جرگه در روزهای مختلف و نبود نصاب بخاطر تصویب قوانین  تبصره های بسیار منفی را در نزد مردم کشورهای باعث گردید. نه تنها مردم افغانستان حتی افراد و اشخاص از کشور های غربی میگویند  ما هر روز قربانی های جانی و مالی میدهیم تا به افغانستان کمک شده باشد، اما وکلای آن مردم حتی برای شنیدن برنامه های وزرای خود حاضر نمیشوند نفوذ مستقیم و غیر مستقیم حکومت در داخل پارلمان  نیز چیز است که مانند سایر بخشهای دولتی ما دامن پارلمان را گرفته است اعضای محترم پارلمان تصویب 25 فیصد معاش دو محافظ و خواستن پاسپورت سیاسی را برای خود زمانی به بحث گرفتند و حتی تصویب کردند که موکلین شان در سراسر افغانستان در آتش بسر برده و همه روزه قربانی حملات تروریستی و بمباردمانهای کورکورانه میگردند. قوت های مسلح ما در دفاع از استقلال و تمامیت ارضی افغانستان هر روز قربانی میدهد اگر در این کشور پول و سرمایه آنقدر زیاد است که در ذخایر دولت نمی گنجد لطف نموده امتیازات قوت های مسلح معلمین و استادان را زیاد سازید تا مردم افغانستان بگویند که واقعاً نماینده های ما در خانه ملت در غم و اندوه مردم خود شریک اند و پاسدار منافع ملی اند نه شخصی وکلای محترم این فیصله شما نه عادلانه است و نه عاقلانه در حالیکه میدانم این نوشته ام تاثیر گذار نیست و شما از آنچه که انجام داده اید صرف نظر نمی کنید  خواستم به نزد خداوند پاک و مردم مسلمان افغانستان ادای مسئولیت کنم .

No comments: