آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Sunday, June 8, 2014

:حمایت من از تیم اصلاحات وهمگرائی

احمد سعیدی
بسیاری از دوستان ، صاحب نظران وهمفکرانم با طرز  تفکر واندیشه هایم آشنا هستند وبه این مسئله نیز دقت وتعجب کرده اند که چرا در دور دوم مبارزات انتخاباتی فعالانه در کنار تیم اصلاحات وهمگرائی به رهبری داکتر عبدالله عبدالله استاده ام. البته این تعجب وشگفت ناشی از نوع بر داشت ودرک از واقعیت هاست که حق شان است ومن هم خواستم درین نوشته به اما واگر ها وحدس وگما نهای پاسخ بدهم که نزد برخی دوستان مطرح است.وبرخی درین مورد با خورده نگری  وارتباط انسانها به گذشته شان میخواهند انتقاد گونه نظر دهند که من این مسئله را در چند مورد حضور دوستان توضیح میدهم.
اول:من را عقیده بر این است که زمان وشرائط جامعه بر طرز فکر واندیشه هر انسان اثر خودرا دارد وانسان حالت تحول ودینامیکی دارد چنانچه شعار  کاندید رقیب اصلاحات هم تحول است یعنی باور دارد تا خود وشرائط را تغییر دهد ونیاز های جامعه را پاسخ گوید ومن را هم عقیده بر این است که نباید مرغ انسان یک لنگ داشته باشد وبر آموزه های دورۀ طفلی ونو جوانی طور مستمر یکدنده تکیه کند .در حالیکه در بیرون از اندیشه وفکر محل ومیدان برای جولان اندیشه نباشد.من از سیاست در افغانستان تجارب کافی دارم یعنی سیاست زاده عهد ظاهر شاه وبعد داود خان ودوره حکومت های خلقی ها وپرچمی  ها وبعد بی نظمی عهد مجاهدین تا دورۀ سیاه طالبان وتحولات 2001 تا حال که انسان را طور کافی پخته میسازد.البته من تنها کسی نیستم که این مسیر را عبور کرده ام بلکه همقطاران زیاد اند که هر کدام دید وبر داشت خودرا از قضایا دارند.البته در گذشته هم تفاوت دیدگا ها وجود داشت ولی بسیاری هارا توان وجرأت مخالفت از سنترالیسم حزبی نبود.واما حالا هرکس حق دارد نظر خودرا بیان کند.
دوم: صرف نظر از همه نا رسائیهای حکومت دوازده ساله آقای کرزی یک حسن وزیبائی در آن وجود داشت  ودارد که دشمنان ومخالفین گذشته را در یک خانه واحد ومشترک یعنی پارلمان جمع ودور هم  بنشاند وبسیاری ها قطع نظر از سلیقه های گذشته با هم گروه های پارلمانی ساختندوحتی حزب مشترک...مثلا بعضی از احزاب نو تشکیل شده  رئیس با گذشته چپی ومعاون جهادی ویا حزب متحد ملی ویا إتنلاف ملی که مرز هارا شکستاندند ودیگر کسی بر ادعا های خشک گذشته  تکیه  نمیکند و اتباع افغانستان میتوانند بدون اینکه به گذشته سیاسی که اکثریت مردم افغانستان از ان دل خوشی ندارند بسته باشند بلکه مطابق نیاز وضرورت گامهای سیاسی بهتر ومؤثر تری بردارند.
مرحلۀ تحقیق وانطباق:من درین دوازده سال با تمام حرکتها وأحزاب سیاسی نو پا وشخصیت های با تجربه گذشته ارتباط داشتم تا دیدگا ونقطه نظر های شانرا تشخیص وزمینه های  تلفیق وکنار آمدن را بر رسی کردم.مثلا  با شخصیت های جهادی چون استاد شهید برهان الدین ربانی رهبر جمعیت اسلامی وبعد نسل دوم این حزب معتدل و هم انجینر قطب الدین هلال معاون حزب اسلامی افغانستان و پروفیسور  استاد عبدالرب رسول سیاف که نشستن باوی از شنیدن خیلی متفاوت است تماس ها ومشوره های پیهم داشتم واز همه بیشتر با أعضای حزب جدید حق وعدالت که تر کیب از شخصیت های جهادی و أعضای حزب وطن سابق بودند ارتباط داشتم سر انجام به این عقیده شدم که تعصبات حزبی مبتنی بر ادیشه های وارداتی کشور های استعمار گر شخصیت ها وکتله های سیاسی را به بیراهه میبرد سر انجام تصمیم گرفتم به دنبال معقولیت های عیینی باشم تا شنیدن اخبار وافسانه ..البته بسیاری از شخصیت ها بدون پیشینه گذشته به این نتیجه رسیده اند تا مرز ها واختلافات را کم کنند مثلا.
قاضی محمد امین روحانی متعصب و عضو حزب اسلامی در گذشته شخصیت افراطی جهادی ولی فعلا داکتر اشرف غنی را که پیشینه جهادی ندارد گفته می شود که یک تکنو کرات است قائد ملت میگوید ویا حضرت صبغت الله مجددی که ادعای خون ده ها تن اعضای فامیل خودرا از حزب دمکراتیک خلق افغانستان داشت حالا قدسیت وبزرگواری ایشان را در خواب می بنید ... که به دیگاه شان احترام دارم وهرکس حق دارد انچه را بهتر تشخیص میدهد انتخاب کند..مانند آقای احمد ضیا مسعود که زعامت ورهبری داکتر اشرف غنی را بهتر تشخیص داده که بزعم خودش هم مرز های قومی را شکستانده وهم ایدیولوزیکی را یعنی دیگر مسئله گذشته حزب وطن ویا مجاهدین دواتشه به تاریخ سپرده شده باید نگاه نو داشت وحرکت نو.مثلا تفاهم داکتر عبدالله ونور الحق علومی که نوع از سازه ها وگزاره های نو است واما درین میان من تیم انتخاباتی اصلاحات وهمگرائی را انتخاب کرده ام وبا ایشان میروم.ودلا یلش را ذیلا توضیح میدهم.
چرا در دور دوم انتخابات از داکتر عبدالله عبدالله حمایت کردم:؟؟
همه میدانم که روح وتنم با سیاست آمیخته است ونمیتوانم بدون سیاست به زندگی ادامه دهم البته طور جامد وکور کورانه هم براهی نمیروم.من در اولین روز های تحرکات سیاسی  یکجا با أعضای حزب حق وعدالت با داکتر اشرف غنی احمد زی نشست های داشتم. جناب آقای احمد زی را نسبت به دوکتور عبدالله کم حوصله تر یافتم حتی بر داشت من از جناب دوکتور غنی این است که با دانش خود مغرور ودور از واقعیت های افغانستان او میخواهد لباسی را که در غرب بریده شده بر تن افغانستان کند.خواستم با وی استدلال کنم قبل ازینکه پاسخ بگوید گفت در افغانستان اصلا طرح ها وتئوری من را کس نمی فهمد برایش گفتم به همین دلیل میگویم افغانستانی فکر کن .شما طراح اقتصاد بازار آزاد در افغانستان بودید ببینید چقدر فساد ومهار گسیختگی وجود دارد؟ با شنیدن این حرف زیاد عصبانی شد احترامانه بر خواسته باوی وداع کردم..گفتم این حوصله من و بی حوصلگی شما با هم جور نمی اید.به تعقیب آن با پروفیسور استاد سیاف مشوره های پیهم داشتم چون دیگران با داشتن فاصله های عقیدتی کنار هم نشستند من هم بخود حق دادم. با استاد سیاف نشست ها ومشوره های داشته باشم.البته محترم  استاد سیاف مرد منطق واستدلال و یک عالم برجسته  است که هیچکس منکر آن نیست.بسیار صحبت کردم.سر انجام به این نتیجه رسیدم که باید با تیم یکجا شوم که افراد معتدلی از همه اندیشه ها ددر آن وجود داشته باشد.راستی داکتر عبدالله عبدالله محور جهادی های معتدل و افراد معتدل حزب وطن گذشته وشخصیت های بی طرف بود ومن را عقیده بر این است که افغانستان دیگر تعصب ودیکتاتوری وخود محوری را تحمل نمیکند..ومن که به سیاست باور دارم یقین حاصل کردم که تمام نیرو های معتدل از همه أحزاب سیاسی در اطراف داکتر عبدالله  عبد الله جمع شده اند وپیوستن رهبر تیم إعدال وبرابر ی با اصلاحات نیز بر بنیاد همین منطق بوده است. ومن هم قطع نظر از پیشینه سیاسی افراد ویا چشم دوختن به چوکی ومنصب به میانه روی وبر نامه های عملی ارج گذاشتم وتصمیم گرفتم بجای افراطیت وعصبانیت به إعتدال ومیانه روی واصلاح نظام سیاسی مطابق نیاز افغانستان از تیم اصلاحات وهمگرائی برهبری داکتر عبدالله عبدالله حمایت کنم.
در خاتمه: خواهان کسی باش که خریداری تو باشد.فکر میکنم که زمان خود کامگی وخود ستائی سپری شده.من با جناب داکتر اشرف غنی نیز ملاقات داشتم که در فوق تذکر دادم  در یافتم که ایشان جزء چند  فردیکه  در آمریکا تحصیل کرده اند دیگر اشخاص را فاقد صلاحیت حکومت داری میداند که این طرز دید برایم قابل قبول نبوده ونیست...در افغانستان شخصیت های زیادی است که میتوانند افغانستان را از بحران نجات دهند. من میدانم که جناب دوکتور زلمی خلیل زاد و دکتور علی احمد جلالی حمایت شانرا از تیم تحول و تداوم تحت رهبری داکتر صاحب اشرف غنی اعلان کردند اما این محترمین در روز 16 حمل که مردم به پای صندوق های رای رفته بودند حضور نداشتند ممکن کارت رای دهی افغانی هم نداشته باشند اگر داشته باشند از حق ریختن رای به صندوق ها خوداری کرده اند مشوره من به دوستان این است که هر کس افغان است از افغانستان است صرف نظر از گذشته سیاسی باید احترام شود .
 
 
 
 
 



This email is free from viruses and malware because avast! Antivirus protection is active.

No comments: