آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Friday, May 16, 2014

: زن افغان هنوز در کما به سر می‌برند

فاخره موسوی، دانشجوی دکتری در رشته علوم سیاسی، این روزها در دانشگاه لیون فرانسه مشغول تحصیل است. او بدون ملاحظه از جامعه کنونی افغانستان و فرهنگ مردسالارانه‌اش انتقاد می‌کند، اما در تحلیل‌هایش به گذشته نیز توجه دارد؛
 
 
گذشته‌ای که حوادث اجتماعی و سیاسی‌ای را پشت سر گذاشته که نتیجه‌اش نسلی از زنان و مادران را به سکوت وادار کرده است. به‌نظر او، امروز نسل دختران تحصیل کرده با دیدن این موانع جا خالی نمی‌کنند و مصمم‌تر از گذشته هستند برای حرکتی رو به جلو. او در این گفتگو دیدگاه‌های خود را از زاویه زنی می‌گوید که همیشه در مهاجرت بوده و تجربه‌ای متفاوت از زنان سرزمینش را پشت سر گذاشته است.
لطفا یک یا دو خاطره مهم که در آن حقوق فردی شما نقض شده و در زندگی شما تاثیرگذار بوده، تعریف کنید؟
یکی نداشتن حق تحصیل، به‌خصوص در مورد مهاجرینی که هیچ وابستگی به گروه خاص نداشتند. مساله دیگر حجاب بود که هر گاه اطرافیانم و یا نزدیکانم می‌خواستند مرا تحت فشار قرار بدهند مرا به داشتن حجاب حتی در منزل شخصی و یا اتاقی که خودم سکونت داشتم، توصیه می‌کردند. حتی اشاره مادرم که روسری‌ام را درست کنم مرا آزار می‌داد. حتی همسایه‌هایی که برای مناجات به منزل ما می‌آمدند با سخنان‌شان درباره حجاب سعی می‌کردند مرا سرکوب کنند.
دست‌آوردهای مهم این دوره (جدید) چه بوده است؟
دوره نگرش دوباره، تلاش برای تغییر و از همه مهم‌تر بازسازی است. البته برای کسی مثل من که روان‌شناسی اجتماعی را نیز مد نظر دارد دوره تزلزل اخلاق سنتی که منشی روشنفکرانه داشته است در برخورد با وضعیت جدید هم هست.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و شما آن را به‌عنوان یک نوآوری، ابتکار مثبت و خوب ارزیابی می‌کنید؟
می‌بینم که در شیوه زندگی مردم تغییر چشم‌گیری حاصل شده است. مردم با پدیده‌ای مثل انترنت و ارتباطات آشنا شده‌اند. و سعی می‌کنند از طریق رسانه‌ها از اتفاقاتی که می‌افتد با خبر باشند. این پدیده راه خود را به خانه‌های روستایی هم باز کرده است.
مهم‌ترین ترس امروز شما چیست؟
من هیچ ترسی ندارم. تنها نگرانی من مساله نخبگان سیاسی و سرنوشت مردم است. مردم افغانستان تجربه‌های سیاسی مختلفی را پشت سر گذاشته‌اند و امیدوارم به‌زودی نخبگان سیاسی‌ای وارد صحنه شوند که عقل‌گرایی را سرلوحه زندگی سیاسی افغانستان قرار دهند. 
چالش‌های بزرگ پیش روی افغانستان چیست؟
بزرگ‌ترین مساله عدم آموزش است. ما باید رفتارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بیاموزیم. همه ما گرفتار توهم و جوی هستیم که ما را به اطرافیانمان بی‌اعتماد می‌کند. عدم تداوم امنیت نقش به سزایی دارد؛ حتی در بین افرادی که در سطوح کلان تصمیم‌گیری حضور دارند. هر کسی از راه می‌رسد سهمی بر می‌دارد به‌خاطر این‌که اطمینان ندارد که فردایی باشد تا او بتواند از این سهم به نفع خودش استفاده کند. پر واضح است که وضعیت متزلزل باقی می‌ماند.
آیا جامعه امروز افغانستان، اجازه خواهد داد که دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و حذف زنان از زندگی اجتماعی تکرار شود؟
همه چیز امکان دارد. اما جامعه افغانستان تغییرات زیادی کرده است. با وجود این، تردید مردانه خود مانعی بزرگ برای زنان و دختران جامعه افغانستان است. من زنان افغانستان به‌خصوص قشر تحصیل‌کرده را مصمم‌تر از گذشته می‌بینم. در گذشته اگر سیاست سکوت بود حالا به حرکت تبدیل شده است.
عوامل بازدارنده و ساختاری در برابر مشارکت زنان در سطوح مختلف چیست؟
بزرگ‌ترین مانع، خود زن افغان است. او هنوز در کما به سر می‌برد و باعثش نسل گذشته و نسل مادر جامعه است. متاسفانه این نسل مادر، نقش بازدارنده مهمی در جنبش نسل دوم زنان افغان دارد. فرهنگ و اجتماع نیز سلطه مردانه را باور کرده‌اند. این سلطه درونی شده است و تنها با آموزش رفع می‌شود. اما در افغانستان چه کسانی آموزش می‌دهند؟ خود آموزش مرد سالارانه است. مادری که به ما آموزش می‌دهد؛ مادری نیست که هم نقش اجتماعی برجسته‌ای داشته باشد و هم در خانه نقش مرکزی ایفا کند. همه تصمیمات را پدر می‌گیرد. قوانین نیز به شدت مردسالارانه تنظیم شده‌اند. حتی زنانی که در سیاست سهم دارند ترجیح می‌دهند، نگرشی مردانه به مسایل داشته باشند.
سه مطالبه عمده زنان به‌طور کلی چیست؟
زنانی‌که تحصیل کرده‌اند و منشی روشنفکرانه دارند خواهان عدالت و برابری در همه سطوح هستند. خواهان منشی عدالت‌خواهانه در قوانین اساسی حاکم در افغانستان هستند. از همه مهم‌تر در نسل جدید، زنان خواهان عدالت جنسی و رفع تبعیض در تمام سطوح جامعه هستند. 
منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق زنان چه کسانی هستند؟
من سراغ ندارم. این نهادها خودشان منشی مردسالارانه دارند. اگر فردا حمایت‌های بین‌المللی نباشد امکان دارد همین دو قدمی هم که برای حمایت از زنان بر می‌دارند دیگر بر ندارند. مدتی پیش در نشست مربوط به کنوانسیون رفع همه اشکال خشونت علیه زنان در ژنو با زنانی روبه‌رو شدم که تمنا داشتند قدرت‌های خارجی از آنان حمایت کنند وگرنه آن‌ها قادر به ادامه نخواهند بود. برای حقوق زنان در افغانستان احتمالا حتی بودجه مشخصی در نظر گرفته نمی‌شود؛ اگر هم گرفته می‌شود همان سازمان‌های خاص دریافت می‌کنند که منش آن‌ها با منش کسانی‌که در راس هستند متفاوت نباشد. جامعه مدنی برای حقوق زنان شکل گرفته است اما هنوز قدرت بسیج نیروهای اجتماعی برای احقاق حق زنان ندارد. هنوز هم به زمان نیاز است و امید به نسل آینده‌ای است که به میدان بیاید و انقلابی صورت بدهد برای کسانی که هنوز توانایی این را در خود نمی‌بینند که روی پای خود بایستند و خواهان تغییر شوند
. آرمان شهر
 
 
سکوت، هفتاد بلا را دفع می‌کند
به جز سوء تفاهم

 
سکوت، هفتاد بلا را دفع می‌کند
به جز سوء تفاهم

 
سکوت، هفتاد بلا را دفع می‌کند
به جز سوء تفاهم

 
                                                                                  



This email is free from viruses and malware because avast! Antivirus protection is active.

No comments: