آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Wednesday, March 26, 2014

: ثریا پوپل، رئیس اکادمی علوم جمهوری اسلامی افغانستان

ثریا پوپل، رئیس اکادمی علوم جمهوری اسلامی افغانستان، قانون، صلح و ثبات را نیازهای امروز جامعه افغانستان، خاصه زنان دانسته، می‌گوید: «امروزه زنان در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چنان درخشیده‌اند که احتمال برگشت به گذشته کمتر به نظر می‌رسد یا اصلا وجود ندارد.» -
 
 
لطفا خودتان را معرفی کنید.
من سرمحقق، ثریا پوپل، رئیس آکادمی علوم جمهوری اسلامی افغانستان هستم.
یک یا دو خاطره مهم را که در آن حقوق بشری شخص شما نقض شده و در زندگی‌تان تأثیرگذار بوده، تعریف کنید.  
خاطره‌های تلخی دارم نه از نقض حقوق بشری شخص خودم، بلکه از نقض حقوق بشری همه ما. در آن روزگار تلخ و فراموش‌نشدنی که خانه‌جنگی‌ها تازه آغاز شده بود و کشور را به خاک و خون می کشید؛ گویا این شعر سعدی را فراموش کرده بودیم که گفته است:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دیگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی‌غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
در همان دوران، در یکی از روزهای آغاز بهار، اراده رفتن به محل کار کردم. در سرک عمومی دارالامان منتظر بس یا تاکسی بودم که صدایی توجه‌ام را به خود جلب کرد. دیدم زن سالخورده‌ای برای نجات از شر یک مرد وحشی درنده دست و پا می‌زند و کمک می‌طلبد. از مردی که سلاح بر دوش داشت و زن را به آن وضعیت رسانده بود، با وحشت و هراس جویای قضیه شدم. وی بدون برهان ادعا داشت که زن به اساس وابستگی‌اش به کلالی‌های دهمزنگ، برای جاسوسی به این منطقه آمده و او هم بدان جهت او را سزاوار آن پیکار وحشیانه دانسته است. سرانجام به بسیار مشکلات، با عجز، عذر، سوگند و تحریک احساسات وی برای ارج‌گذاری به مقام مادر و خواهر و به پاس همسایه‌داری موفق شدم، بالای مرد بقبولانم که زن را رها کند و بگذارد برود.
سه دستاورد مهم این دوران (جدید) چه بوده است؟
حضور دوباره زنان در اجتماع و باز شدن درهای مکاتب و پوهنتون‌ها به روی همه فرزندان این کشور، بخصوص دختران؛ سهیم کردن زنان در فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی؛ آزادی مطبوعات.
چه چیزی در دوران جدید اعتماد شما را جلب کرده و آن را به عنوان نوآوری و ابتکار مثبت ارزیابی می‌کنید.
تثبیت معادن افغانستان که سال‌ها خواب و خیال می‌نمود و امروز به یک واقعیت مبدل شده است، همه افغان‌ها را به آینده پر از سکون و سعادت امیدوار می‌کند. آرزومندم با در نظرداشت قوانین بین‌المللی و با استفاده قانونی و مؤثر از آنها، آینده مردم افغانستان از لحاظ اقتصادی تضمین شود.
 مهم‌ترین ترس امروز شما چیست؟
تکرار اشتباه جامعه جهانی که در سال
۱۳۷۲خورشیدی افغانستان را تنها گذاشتند.
 سه چالش بزرگ پیش روی افغانستان چیست؟
نبود امنیت، صلح و ثبات؛ فساد اداری؛ کمرنگ بودن حضور زنان در همه عرصه ها برای عمران وطن.
فکر می‏کنید جامعه افغانستان امروز اجازه خواهد داد دوباره سناریوی بسته شدن مکاتب به روی دختران و عدم حضور اجتماعی زنان تکرار شود؟
نه. زمان به عقب برنمی‌گردد. امروزه زنان در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چنان درخشیده‌اند که احتمال برگشت به گذشته کمتر به نظر می‌رسد یا اصلا وجود ندارد. مردم افغانستان اعم از زن و مرد امروز معتقدند فقط با اندوختن علم و دانش می‌توانند ترقی کشور‌شان را تضمین و در امور عمرانی سهم بسزا داشته باشند. علاوه بر این زنان افغان امروز توان دفاع از حقوق‌شان را به اساس دین والای اسلام که آموزش علم را بر زن و مرد فرض نموده، دارند و ثابت کرده‌اند با حضور مثبت‌شان که نیمی از پیکر جامعه افغانستان را ساخته، از ارزش‌های دینی، فرهنگی و تاریخی‌شان می‌توانند حراست کنند. سناریوی بسته شدن مکاتب امروز نه تنها عملی نیست، بلکه نزد سیاسیون مخالف حکومت افغانستان نیز از اعتبار افتاده است.
یک خاطره را که در آن حقوق بشری یکی از اعضاء زن خانواده یا آشنایان شما نقض شده، تعریف کنید.
در یکی از روزهای سرد زمستان در زمان جنگ های داخلی، دوستی به خانه ما آمد، که کاش نمی‌آمد و از آن واقعه جانکاه که تار و پودم را می‌سوزاند آگاه نمی‌شدم. این دوست سخت می‌نالید، می‌گریست و می‌گفت، دروازه خانه‌ام را شکستاندند و موترم را بردند. برایم در شرایط پر از مصائب آن زمان که هر کسی حاضر بود مال و منالش را برای نجات سر و جانش فدا کند، آنگونه سخت گریستن به سبب موتر بسیار جالب و سؤال‌برانگیز بود. چند روز بعد فهمیدیم در آن شب تار، خدانترسان، موتر آن دوست را نه، بلکه خواهرش را برده بودند. با اندوه، درد و تأسف فراوان، در آن روزگار سیاه در اثر جنگ‌های خانمانسوز داخلی، زنان بیشترین صدمه را دیدند. این زنان بودند که به سبب حفاظت از عفت‌شان جان‌های عزیز خود را فجیعانه از دست دادند و بسان مرتدین حتی از خواندن نماز جنازه بی‌نصیب ماندند، و به خاطر حفظ عنعنه، افغانیت، شهامت و مردانگی، یاد و ذکرشان از اذهان پاک شد و گویا از اول اصلا وجود نداشتند و کسی هم چیزی را از دست نداد، چه رسد به دادخواهی. این زنان بودند که فرزندان‌شان را از دست دادند و تا امروز به سوگ فرزندان‌شان اشک می‌ریزند. این زنان بودند که همسران‌شان را از دست دادند و برای یافتن لقمه نانی به تنهایی مشقت می‌کشند. و بالاخره این زنان بودند که خانه، آرامش و سعادت‌شان را در در ازای جنگ‌های تحمیلی از دست دادند. از این رو امروز زنان برای نجات‌شان بیشتر از هر چیزی به حاکمیت قانون، صلح و ثبات نیازمندند که امیدوارم این خواب به حقیقت بپیوندد.
سه عامل بازدارنده در مقابل مشارکت زنان در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چیست؟
نبود امنیت؛ بیسوادی؛ فقدان اعتقاد به توانایی‌های زنان و فرصت ندادن به ایشان.
 سه مطالبه عمده زنان به طور کلی چیست؟
امنیت؛ صلح و ثبات؛ حاکمیت قانون.
منابع و مراکز قابل اتکا در داخل افغانستان برای پیشبرد حقوق و مطالبات زنان چه کسانی هستند؟
خانواده به خصوص پدران؛ مراجع تحصیلی (مکاتب و پوهنتون‌ها)؛ علمای دین، حکومت و قانون.
برای دختر خودتان چه آرزویی دارید؟
دختری ندارم، ولی برای جمله هم‌وطنانم جز امنیت و تحصیلات عالی در محیط سالم و امن چه آرزویی می‌توانم داشته باشم؟
در حوزه خصوصی یا عمومی یعنی فعالیت‌های مدنی و حرفه‌ای، برای رفع موانع ذکر شده منجمله تبعیض چه کرده‌اید و چه می‌کنید؟
مبارزه؛ مقابله؛ معرکه کردن با کسانی که تحمل و پذیرش توانایی‌های زنان را به خاطر حفظ منافع خودشان ندارند؛ ثابت کردن توانایی‌های زنان در عرصه مدیریت خوب، با تدبیر، مستقل و قوی در مشکل‌ترین عرصه زندگی.
اگر پیام خاصی دارید، بفرمایید.
از تمام مردان افغان می خواهم با توجه به توانایی‌های دختران، زنان و خواهران‌شان از ایشان حمایت کنند، به ایشان یاری برسانند و وظیفه ایمانی و تاریخی‌شان را بخصوص در عرصه تعلیم و تربیه ایفا کنند. بگذارند دختران‌ علم و دانش بیاموزند، شخصیت خود را تثبیت کنند، به پای‌شان بایستند تا مصدر خدمت برای وطن شوند و افتخاراتی برای خود، خانواده و وطن به ارمغان بگذارند. توجه به فرزندان اعم از دختر و پسر مرهمی است بر زخم‌های این ملت و میراثی است با ارزش.
 آرمان شهر
 
 
 
 

No comments: