اوستا پارسی
آه!!
با موجودی معرفت دارم که از جنسیت خود می هراسد:
آری"
همان موجودی که
شلاق های متفاوتِ توفان...
شانه هایش را
نحیف ساخته
آه!!
با موجودی معرفت دارم که از جنسیت خود می هراسد:
آری"
همان موجودی که
شلاق های متفاوتِ توفان...
شانه هایش را
نحیف ساخته
موجودی که سده ها
اندوه و آواره گی
هم رکابش بوده
موجودی که حرف های
ناگفته اش در بوقچه ی
روزگار پوسیده
موجودی که یأس و
نا امیدی زنده گی اش را
دو نصف کرده
موجودی که
از بدو پیدایشِ خلقت
برایش ناقِصُ العقل
خطاب کردند
آری"
وی ،
همان موجودی آتشینِ
است که بهشت را
به مقدمِ مبارکش
آراستند
" خودم "
No comments:
Post a Comment