من با پسران مامايم در پيشروى دروازه كوچه ايستاد بوديم كه ناگهان يك بچه از كوچه پهلوى ما به شتاب امد و خواست تا به او كمك كنيم، وقتى پرسيدم "چى گپ است؟" گفت كه در خانه همسايه اش يك دختر از جهت اين كه در پايش مرمى اصابت كرده زخمى شده و او را بايد به شفاخانه انتقال دهيم،