فرشته ضیایی
گرمی آتش برافروخته زنان هرات در خود سوزی
پوست بدنم را میسوزاند.
گرمی آتش برافروخته زنان هرات در خود سوزی
پوست بدنم را میسوزاند
خون گوشهای بریده شده دخترک قندهار
از شقیقه هایم فوران میکند
و ناموس سلاخی شده ام با دخترک دیگری در بامیان
به گور میرود
بدن سوراخ سوراخ شده زنی هستم در سرپل
دختر زنده به گور شده ای در بدخشان
و جسم بدار آویخته شده زن دیگری در هلمند
تن شاریده ای شلاق خورده دختری در جاغوری
و گردن بریده شده مادری در شبرغان
من بار گناهان مردی هستم که مالکیت اش
نامردم کرده
آیا این زندگی برای کردنش میارزد؟
آنجا که نمیتوانی نفس بگیری
شش هایت را بیرون بیاور
پوست بدنم را میسوزاند
خون گوشهای بریده شده دخترک قندهار
از شقیقه هایم فوران میکند
و ناموس سلاخی شده ام با دخترک دیگری در بامیان
به گور میرود
بدن سوراخ سوراخ شده زنی هستم در سرپل
دختر زنده به گور شده ای در بدخشان
و جسم بدار آویخته شده زن دیگری در هلمند
تن شاریده ای شلاق خورده دختری در جاغوری
و گردن بریده شده مادری در شبرغان
من بار گناهان مردی هستم که مالکیت اش
نامردم کرده
آیا این زندگی برای کردنش میارزد؟
آنجا که نمیتوانی نفس بگیری
شش هایت را بیرون بیاور
No comments:
Post a Comment