آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Tuesday, April 24, 2012

مصاحبۀ تلفونی با ذکیه کهزاد نطاق کم نظیر کشور








       


           مصاحبۀ تلفونی با ذکیه کهزاد نطاق کم نظیر کشور
گوشک تلفون را برداشتم به امید آجرای مصاحبه به زن نازنین و نطاق کم نظیر کشور ذکیه جان کهزاد .
سلام ذکیه جان خوب استین اولاد ها و استاد خوب استند.؟
شکر به فضل خدا، فامیل و اولاد های شماخوب اند؟
سوال:مهاجرت برای هر انسان  دشوار است و لیکن گاهی انسان نا گزیز میشود به امر دشوار دست پاچه نرم کند میخواهم حالت روانی تانرا در مورد بدانم.
جواب:مهاجرت به هر شکلی که باشد برای هر انسان درد آور است. بویژه برای کسانیکه  خاطرات فراموش نشدنی از جامعه خود دارند. من روزیکه وطن را ترک میکردم به گفتۀ لطیف ناظمی:


خدای من که چه درد آوراست قصۀ کوچ
پــرنــده  میرود  و  آشیــانــه  مــی  ماند


سوال:توانایی خواندن اخبار را در تلویزیون که ویژه ی طرز بیان شمااست چگونه فرا گرفته یید.؟
جواب: شرافتمندانه بگویم من نطاقی را در ابتدا بشکل اکادمیک تحصیل نداشتم،تنها علاقۀ شخصی خودم بود که خداوند بزرگ یک حافظه بسیار قوی به من اعطا نموده بود.چه متن اخبار و چه نوشته های ادبی و فرهنگی را که یکبار می خواندم،در حافظه ام نقش می بست و تمام متن را بدون کوچکترین اشتباۀ لفظی و بیانی از بر می خواندم و همین استعداد خدا داد اسباب شهرت من در بین کشورم شد.
سوال: هموطنان شما را بحیث یک نطاق و ژورنالست ورزیده میشناسند  و چطور میتوانید که خود را  به نسل نو معرفی دارید؟
جواب:البته هر کس که از طریق پردۀ تلویزون چه بحیت یک گوینده و چه بحیت یک برنامه ساز ظاهر میشود،یک چهره شناخته شده محسوب میشود.من از این امر مستثنی نیستم. طبعآعلاقمندانی دارم که در برنامه های من که از شبکۀ تلویزون جهانی آریانا افغانستان روزهای پنجشنبه پخش میگردد مرا با محبت های خود تشویق بیشتر به فعالیتهای آینده ام میکنند،اما در بارۀ جوانان بگویم تقریبآ اکثریت آنها که شب و روز با فرهنگ های متنوعی چه در محیط تحصیل و چه در ساحه کار مواجه استند کمتر به برنامه های افغانی علاقه میگیرند،حتی یک تعداد شان از اکثر موضوعات وطن شان بیگانه شده اند در حالیکه اکثر تلویزون های افغانی برنامه های خاص برای جوانان دارند و یک تعداد آن سخت علاقه میگیرندکه این خود اسباب امیدواری خانواده های افغان در کشور های مختلف است.
سوال:شاگردانی را در باره ی نطاقی و سخنوری زیر پرورش دارید؟
جواب اساسآ نطاقی در گفتار روان وعلم بیان یک بحث جدا گانه است که ویژه گی های خاص خود را دارد که با ید آنرا هر علاقمند به گویندگی فرا بگیرد. پاسخ این پرسش شما به سوال دوم  بر میگردد.
سوال: فرزندان نازنین  تان در آینده پای خویش را جای پای شما می گزارند؟ و زبان شما به دهان آنها جا گزین میشود یا خیر؟
جواب:فرزندان نازنین هر کدام در وقت و زمان خود بزرگ شده اند و هر کدام نظر به استعداد و علاقۀ خود راهی را برای خویش انتخاب کردند، با وجودی که تقریبآ بیست سال از وطن عزیز خود دور استند ،ولی خوشبختانه هر کدام شان به تجلیات فرهنگ ، زبان و عنعنات خود سخت پا بند استند، تنها دختر بزرگم میترا جان که در آلمان زنگی میکند ،علاقۀ زیاد به گویندگی نشان میدهد و در بعضی از محافل و کنسرت ها بحیث گوینده خوب درخشیده است ، ولی مصروفیت های اولاد داری و خانوادگی به او کمتر فرصت انکشاف این علاقمندی را میسر میسازد. دختر کوچکم حمیراه به زبان انگلیسی شعر می سرآید .
سوال:شوهر محترم تان آقای کهزاد راجع به مسلک تان نقش داشتند یا نه؟
جواب : بلی صد فیصد نقش ارزنده داشته است. اگر کمک و تشویق ایشان نمی بود امروز نطاق و ژورنالیست نمی بودم . در هندوستان نیز مرا تشویق نمودند تا به تحصیلات ژورنالیستکی ادامه دهم و تحصیل در رشتۀ ژورنالیزم را به پیایان برسانم.
 سوال:خانم زکیه جان از سوالات کلشیه یی و رسمی میگذریم وبه پرسشهای خود مانی آغاز میکنم .برای  ارادتمندان و علاقمندان جالب است  بفهمند که در مسایل ازدواج شما با محترم کهزاد گام نخست را شما گذاشته یید ؟ یا آنها و به عبارت دیگر آتش  عشق در آغاز قلب شما را شعله ور ساخت و یا محترم یوسف کهزاد را؟
جواب: صادقانه باید گفت که در این راه یعنی ازدواج کهزاد پیشقدم بود. زیرا او تازه از ایتالیا آمده بود و من پانزده سال بیش  نداشتم و او بود که شعله های عشق من به قلبش شعله زد و عاشق شد(شوخی کردم)و این عشق که من نیز بی میل نبودم پیوند ما را به رشتۀ ازدواج بسته نمود تا به لطف خداوند بزرگ زندگی خوشی را با هم آغاز کردیم .
استاد ذکیه جان از اینکه شما حاضر شدید مصاحبه ی دوستانه ی  را به پاسخ های دلنشین تان  رنگینی بخشیدید   ابراز سپاس و خوشنودی می نمایم و صحت کامل به شما آرزو میکنم.
در آخیر مجلۀ وزین زن را که هر ماه مسلسل خانم شفیقه نورزی به سلسلۀ محبت های همیشگی شان برای ما میرساند، و از خواندن مطالب دلچسب و رنگین آن لذت می بریم از شما و شفیقه جان نورزی و تمام دست اندر کاران این مجله یکبار دیگر اظهار سپاس بی پایان میدارم و از خداوند رحمان موفقیت های مزید برای همه تان آرزو مندم.
در جریان تنظیم مصاحبه بودم که محترم مولانا کبیر فرخاری و محترم محمد اسحق ثنا
تشریف آوردند و با دلچسپی زیاد مصاحبه را خواندند. ایشان علاقه گرفتند که مراتب احترام و تاثر خود را ابراز بدارند حرف های را یاد آور شدند که در ذیل میخوانید.
محترم محمُد کبیر فرخاری گفتند:
ذکیه جان کهزاد !
سخنور توانا، زن جسور و با نام نشان کشور ما ، شما و شوهر گرامی تان و همه اولاد های شما را در پناه لطف و احسان خوشبختی آرزوومی برم .
خبر شدم که جسم لطیف و نازنین شما را تکلیفی رنج میدهد به این وسیله تاثرات عمیق قلبی خویش را ابراز و صحت کامل و حیات آبرو مند بریتان تمنا میدارم.
محترم محمد اسحاق ثنا گفتند:
 ذکیه جان کهزاد  یکی از نطاقان و گویندگان طراز اول کشور است او در گویندگی به یقین میدان سبقت را از بسیاری ها ربوده است.
او چنان خبر می خواند و چنان شعر دکلمه می نماید و چنان در ارآ مطالب استعداد و حافظه قوی دارد که اگر ساعت ها به گویندگی بپردازد چنان با تسلط صحبت می کند که بیننده و شنونده تا ختم صحبت اش چشم از تلویزون نمی تواند بردارد.صحبت اش شرین شیوا و دلنشین بوده نوازشگر روح و روان است و به قول شاعر:
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری


من برای این بانوی گرامی طول عمر صحت و عافیت آرزو نموده دعا می نمایم:


تنت به  ناز  طبیبان  نیازمند  مباد
وجود نازکت آزرده ای گزند مباد
                                             آمین
مصاحبه کننده:
 امان معاشر، خبرنگار نشریۀ زن
ونکوور کانادا  
اپریل 22سال2012





اگر آنها برنده شوند از ما انتقام خواهند گرفت


                         گفتگو با اعضای سازمان دمکراتیک زنان تونس
شعله ایرانی
سه‌شنبه 
۱٣ دی ۱٣۹۰ -  ٣ ژانويه ۲۰۱۲ اخبار روز
حتی اگر شکست بخوریم، به آسانی و بدون نبرد نخواهد بود. سازمان های زنان تونس قوی هستند و سازمان یافته. البته که همه نگران از دست دادن حقوق برابر زنان هستیم و اگر موفق نشویم که قانون اساسی جدید سکولار و حافظ حقوق برابر زنان را به پارلمان تحمیل کنیم، روزهای سختی را در پیش رو خواهیم داشت. برای همین هم هست که در این نبرد سخت بیش از هر چیز، به حمایت بین المللی سازمان های زنان نیازمندیم."
این سخنان احلام بالحاج رییس هیات مدیره و سخنگوی سازمان دمکراتیک زنان تونس است. سازمانی که یک ماه پس از این گفتگو، برنده ی جایزه ی امسال بنیاد سیمون دوبوار شد. یک روز پس از تظاهراتی بزرگ در روز گشایش پارلمان جدید تونس در
۲۲ نوامبر، در دفتر سازمان دمکراتیک زنان در شهر تونس نشسته ایم و در مورد مسائل زنان با اعضای هیات مدیره گفتگو می کنیم. احلام بالحاج که به تازه گی به ریاست هیات مدیره ی سازمان انتخاب شده یکی از شخصیت های شناخته شده و مورد احترام مردم تونس و نامی شناخته شده در عرصه ی بین المللی است. او که از مبارزان چپ و فمینیست علیه نظام دیکتاتوری بن علی است بارها در دوران بن علی دستگیر و حبس شده است. اکثر سازمان های زنان در کشور تونس با دخالت، تحت نظارت و با کمک های دولتی ایجاد می شدند و فعالیت می کردند. آنها عمومن وابسته به ارگان های حزب حاکم بودند. سازمان دمکراتیک زنان تونس یکی از معدود سازمان های زنان تونس است که از سال ۱۹٨۹
با برنامه ایی فمینیستی در عرصه های دفاع از حقوق زنان، مبارزه علیه خشونت و دفاع از حقوق همجنسگرایان، مقابله با فرهنگ پدرسالارانه و برای افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در جامعه، مستقل از دولت و در مخالفت با سیاست های دیکتاتور سرنگون شده فعالیت می کرد. به همین جهت این سازمان همواره به عنوان یکی از خوشنام ترین سازمان های مدنی تونس شناخته می شد. سازمان دمکراتیک زنان در انقلاب تونس که اکنون اولین سالگرد آنرا پشت سر گذاشتیم، همراه مردم و اعضایش از پیشروان تظاهرات ها بودند. در روز گشایش پارلمان جدید تونس که نوعی مجلس موسسان است، از احلام بالحاج برای شرکت در مراسم افتتاح به مجلس دعوت شده بود. از او پرسیدم چه احساسی داشت.
با خنده ایی تلخ تعریف می کند که حس خوبی نداشته و آنچه دیده نگرانش کرده است.
- من بیست سالی است که در اپوزیسیون علیه حکومت بن علی فعال بوده ام و تقریبن از دوره دانشجویی اکثر کسانی را که به هر نوعی مخالف بودند، می شناسم. دیروز در مجلس جدید تعداد کمی را بازشناختم. اکثر کسانی که به عنوان کاندیداهای احزاب، از جمله حزب اسلامگرای النهضه صاحب کرسی شده اند را هرگز در هیچکدام از برنامه ها و مبارزات اپوزیسیون ندیده بودم. زنان نماینده تقریبن هیچکدام سابقه ی فعالیت در جنبش زنان ندارند.
آیا نگران تونس هستی؟ بالحاج پاسخ می دهد:
- خیلی نگرانم. ما به یمن انقلاب بسیاری حقوق جمعی مان را حفظ خواهیم کرد. نگرانی ام بیشتر متوجه ی از دست دادن حقوق و آزادی های فردی است. نگران وخامت اوضاع اقتصادی که بیشتر از همه دامن زنان را می گیرد هم هستم. رشد بیکاری و افزایش روزانه قیمت مواد غذایی بیش از همه زنان را تحت فشار خواهد گذاشت.
سعاد راصب از اعضای هیات مدیره و استاد دانشگاه، هم می گوید که اوضاع نگران کننده است و اسلامگرایان تمام تلاششان را خواهند کرد که قوانین مربوط به حقوق زنان را تقلیل دهند و قانون اساسی را بر اساس احکام شریعت تنظیم کنند. او از جمله به تشدید فعالیت بنیادگرایان در مدارس و دانشگاه ها علیه معلمها و استادان زن و در شهرهای کوچک علیه زنان بی حجاب اشاره می کند.
بالحاج اضافه می کند که اسلامگرایان می دانند که جامعه ی تونس به آسانی تن به حکومت مذهبی نمی دهد و فکر نمی کند که آنها اول از همه سراغ قانون چند همسری و یا حجاب اجباری بروند اما سعی خواهند کرد که مبانی قانونی را طوری تنظیم کنند که در دوره های آتی بتوانند به مرور قوانین را تغییر دهند.
از بالحاج می پرسم که الویت امروز سازمان دمکراتیک زنان چیست؟
- ما باید همه ی نیرویمان را برای تصویب یک قانون اساسی دمکراتیک و سکولار بسیج کنیم و مردم را برای رای دادن به نمایندگان واقعی شان در دور آینده ی انتخابات آگاه کنیم. این الویت مبارزات ما در سالی که در پیش رو داریم هست. باید تلاش کنیم که قوانین بهتری در زمینه ی خشونت علیه زنان تصویب شود و قوانین حافظ حقوق فردی و آزادی ها در قانون جدید گنجانده شود. ما باید به خواست های انقلاب تونس برای آزادی و عدالت اجتماعی و وفادار بمانیم. باید مردم و به ویژه زنان را برای فشار آوردن به کسانی که برای نوشتن قانون اساسی جدید انتخاب شده اند سازماندهی کنیم. از یک سو با تشکیل جلسات و لابی گری و از سوی دیگر در ائتلاف با دیگر سازمان های زنان و احزاب سیاسی موافق، با سازماندهی از پایین و بیرون از مجلس. کاری که ما از همین حالا شروع کرده ایم. مثلن ما نمایندگان زن احزاب مختلف را به یک جلسه مشورتی دعوت کردیم. حتی از اعضای زن حزب النهضه هم دعوت کردیم که متاسفانه برخورد بسیار ناهنجار و تهدید آمیزی داشتند.
سازمان دمکراتیک زنان از سازمانگران اصلی تظاهرات های متعدد مقابل مجلس جدید بوده است. خواست های تظاهرکنندگان حول آزادی های سیاسی و اجتماعی، خواست عدالت اجتماعی و برابر حقوقی زنان، تصویب قوانین سکولار، مخالفت با دخالت دولت های بیگانه از جمله اسراییل، فرانسه، قطر و آمریکا در امور داخلی تونس... متمرکز است.
سازمان ها و احزاب اسلامگرا در کشورهای عربی از شیوه ی کمک رسانی مستقیم و ارائه خدمات اجتماعی به منظور کسب نفوذ، اعتبار و اعتماد در میان مردم استفاده می کنند. ایجاد مراکز درمانی مجانی و یا ارزان، مدرسه، تاسیسات ورزشی برای جوانان و خدمات مشابه. چرا شما از این شیوه ها برای نزدیک تر شده به مردم استفاده نکردید؟ بالحاج پاسخ می دهد.
- یک دلیلش این است که در دوران بن علی چنین اقداماتی فقط برای اسلامگرا ها که با استفاده از مراکز مذهبی و یا تحت عنوان امور خیریه خود را سازماندهی می کردند امکان پذیر بود. برای دیگران چنین کارهایی و نزدیک شدن به مردم تقریبن جرم بود و دردسرساز. امثال من در دوره ی بن علی برای هر قدمی که بر می داشتیم تحت فشار بودیم. اما حالا با شرایط جدید و پس از انقلاب، همه ی ما داریم روی این موضوع فکر می کنیم تا شیوه های کارمان را با شرایط تطبیق دهیم و با رویکرد به یاری رسانی به مردم برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی شان با اسلامگراها رقابت کنیم. بنیادگراها روی مشکلات روزمره ی اقتصادی و اجتماعی مردم فوکوس می کنند و به آنها کمک های عینی می رسانند و این رمز موفقیت آنهاست. اساسن بخش سکولار اپوزیسیون معتقد است که مشکلات را باید از ریشه خشکاند و باید برای تغییر نظام سیاسی و اجتماعی بر سیاستمداران فشار آورد تا جامعه در کلیتش به رفاه دست یابد. با توجه به شرایط ویژه شاید ما باید در کنار این بخش از مبارزه که اساسی است، روی یاری رسانی مستقیم به مردم هم کار کنیم.
هم بالحاج و هم فعال کهنه کار جنبش زنان راصب، اعتراف می کنند که جنبش زنان از امکانات اندکی برای سازماندهی این قبیل فعالیت ها برخوردار است. راصب که روانشناس است و بیشتر با مسائل خشونت علیه زنان و کودکان کار می کند می گوید:
- مثلن ما بیست سال است که داریم با حداقل امکانات و با مشکلاتی که رژیم بن علی برایمان می تراشید، به زنان مورد خشونت قرار گرفته کمک می کنیم. اما نتوانسته ایم حتی یک خانه ی امن برای این کار تهیه کنیم و مجبوریم زنان مورد تهدید قرار گرفته را مثلن به هتل بفرستیم. اگر می توانستیم در مناطق مختلف خانه های امن زنان ایجاد کنیم حتمن می توانستیم به شکل دیگری با همه ی اقشار زنان ارتباط برقرار کنیم. ما از منابع مالی که بنیادگرایان برخورداند بی بهره ایم.
هنگام خداحافظی از احلام بالحاج با یادآوری سرنوشت فعالین جنبش زنان ایرانی پرسیدم که آیا نگران امنیت خودش و فعالین جنبش زنان نیست، آیا مورد آزار و اذیت قرار نگرفته اند.
- اوضاع برای فعالین فمینیست پرخطر شده است. همین الان شروع کرده اند به تهدید ما. ما را فواحش می خوانند. می دانند که زنان آگاه، قوی ترین اپوزیسیون در مقابل قدرت گیری بنیادگرایان هستند. اگر افراطیون مذهبی در دور آینده ی انتخابات برنده شوند و حاکمیت شان را تثبیت کنند حتمن از ما انتقام خواهند گرفت! همان طور که از شما زنان ایرانی گرفتند.
احلام بالحاج و سعاد راصب به اتفاق دیگر اعضای هیات مدیره ی سازمان دمکراتیک زنان تونس به داخل اتاق کنفرانس دفتر سازمان بر می گردند تا اجلاس هفتگی شان را برای بررسی فعالیت ها و برنامه ریزی های آینده برگزار کنند.
منبع: سایت تغییر برای برابری 

شاهزاده خانم‌ سعودی: عربستان باید تغییر کند

 سه شنبه 24 اپريل 2012 - 05 ثور 1391
بسمه بنت سعود بن عبدالعزیز، دختر پادشاه پیشین عربستان سعودی به بی‌بی‌سی می‌گوید تغییرات زیادی هستند که دوست دارد شاهد رقم خوردن آنها در عربستان باشد اما در عین حال می گوید که هنوز زمان آن نرسیده که به زنان اجازه رانندگی داده شود.
"من به عنوان دختر ملک سعود، پادشاه پیشین عربستان سعودی سخن می‌گویم. پدر من بنیانگذار نخستین دانشگاه زنان در کشور بود، برده‌داری را لغو کرد و کوشید با جدا کردن نقش‌های شاه و نخست‌وزیر از یکدیگر پادشاهی مشروطه‌ای بنا کند. اما متاسفانه باید بگویم که آن وعده هنوز در کشورم تحقق نیافته است.
بسمه بنت سعود بن عبدالعزیز، دختر پادشاه پیشین عربستان سعودی از شوهرش طلاق گرفته و با فرزندان خود در لندن زندگی می‌کند
فرهنگ کهن ما، که من بسیار بدان می‌بالم، به نجابت و سخاوت شهره است، اما آنچه کم داریم قوانین مدنی اساسی برای اداره کشور است.
به عنوان یک دختر، خواهر، همسر(سابق)، مادر، بازرگان و روزنامه‌نگار این چیزی است که می‌خواهم تغییرش را در عربستان ببینم."
قانون اساسی

می‌خواهم شاهد قانون اساسی شایسته‌ای باشم که همه زنان و مردان به نحوی برابر در پیشگاه آن بایستند و راهنمایی برای قوانین مدنی و فرهنگ سیاسی‌مان باشد.
برای نمونه امروزه در دادگاه‌های عربستان همه تصمیمات بنا به تفسیر شخصی قاضی از قرآن مجید گرفته می‌شوند. تصمیمی که به جای اصول عام و قانونی مکتوب به عنوان راهنما، تماما بر باورهای شخصی قاضی استوار است.
من خواستار یک نظام غربی نیستم، بلکه خواهان اقتباس از چنان نظامی به فراخور فرهنگ و نیازهایمان هستم. به همین دلیل قانون اساسی ما باید ملهم از قرآن مجید باشد، با اصولی استوار که دیگر مانند اکنون به امیال قاضیان فضایی ندهند.
قانون اساسی به ویژه باید فارغ از جنس، موقعیت و قومیت حافظ حقوق اولیه همه شهروندان باشد. همه باید در برابر قانون مساوی باشند.
قوانین طلاق
قویا بر این باورم که قوانین طلاق فعلی مناسب نیستند.
امروزه در عربستان یک زن تنها می‌تواند در صورت تشکیل پرونده‌ای با عنوان "خالی و ضالی" تقاضای طلاق کند. یعنی یا باید مبلغ هنگفتی که سر به ده‌ها هزار دلار می‌زند بپردازد یا این که شاهدی برای آنچه علت درخواست طلاقش است بیاورد. کاری غیرممکن، چرا که چنان دلایلی غالبا در چهاردیواری خانه می‌مانند.
راه دیگری که زنان به واسطه‌اش خلاف میل خود در خانه شوهر می‌مانند، سپردن حضانت همه کودکان شش سال به بالا به شوهر در صورت طلاق است.
این وضع کاملا خلاف قرآنی است که باید قوانینمان بر آن استوار شوند. در آن این حق به زنان داده شده که در صورت پیشامد "اختلافات آشتی‌ناپذیر" طلاق بگیرند.
دگرگونی نظام آموزشی
شیوه رفتار کنونی با زنان در عربستان نتیجه مستقیم آموزشی است که به پسران و دخترانمان در مدارس می‌دهیم.
محتوای درس‌ها به شدت خطرناکند. مثلا، کودکانمان می‌آموزند که زن جایگاه پستی دارد. نقش او موکدا به خدمت به خانواده و پرورش فرزندان محدود می‌شود. آنان می‌آموزند که اگر بنا است زن کسی را به جز خدا بپرستد، آن شخص شوهر او است؛ که "اگر به خواسته‌های شوهرش تمکین نکند فرشتگان بر او لعنت می‌فرستند". دختران نیز اکیدا از شرکت در درس‌های تربیت بدنی بازداشته می‌شوند. این نتیجه تفسیر کاملا غلطی از قرآن است. از نظرم این ایدئولوژی‌ها ماهیتا ضد زن هستند.
گذشته از آن تمرکز اصلی نظام آموزشی ما بر مباحث مذهبی نظیر حدیث، فقه، تفسیر و البته قرآن است. نگرششان این است که "آموختن چیزی به جز مذهب کسی را به بهشت نمی‌فرستد، پس وقتتان را تلف نکنید". من دوست دارم آموزش مذهبی به قرآن و سنت(زندگی پیامبر) که حاوی قوانین راستین اسلامند محدود شود. مابقی یادگیری کورکورانه آموزه‌هایی خظرناک است که جوانانمان را در برابر ایدئولوژی‌های بنیادگرایانه ضربه‌پذیر می‌کند. ایدئولوژی‌هایی که به تروریسم و تحریف معنای راستین قرآن می‌انجامند.
به جای این که قوای ذهنی جوانانمان را در حفظ کردن نقل‌قول‌هایی که صحتشان قطعی نیست هدر دهیم، باید آنان را به آزادانه اندیشیدن، ابتکار و نوآوری برای بهبود جامعه‌مان تشویق کنیم. صدر اسلام دورانی برای خلاقیت‌های بزرگ بود. مذهب ما نباید سپری شود که پشت آن از چشم جهان پنهان شویم، بلکه باید قوه‌ای محرک و الهام‌بخش برای آنچه پیرامونمان می‌گذرد باشد. این روح حقیقی اسلام است.
اصلاح کامل خدمات اجتماعی
وزارت امور اجتماعی به جای حمایت از قربانیان، با بدرفتاری با زنان کنار می‌آید. تنها خانه‌های امنی که زنان قربانی برای پناه بردن دارند، خانه‌های دولتی هستند. در این خانه‌ها مداوما به آنان گفته می‌شود که با اقامتشان در آنجا مایه ننگ خانواده خود هستند.
اگر آنان عضو خانواده‌هایی پرنفوذ باشند، از ترس خشم پدرسالار قدرتمند چنان خاندانی، مستقیما به خانه خود بازگردانده می‌شوند. در نتیجه شاهد موارد بسیاری از خودکشی زنان تحصیل‌کرده هستیم؛ دکترها و دانشمندانی که به نزد همان کسانی بازگردانده می‌شوند که با آنان بدرفتاری می‌کرده‌اند.
ما به خانه‌های امن مستقل زنان احتیاج داریم که با قوانینی محکم از حقوق زنان حفاظت کنند، حامی آنان باشند و بر سنت‌های خانوادگی چیره شوند.
وزارت امور اجتماعی نه فقط به حقوق زنان بی‌توجهی می‌کند، که از عوامل شیوع فقر در کشور است. نظامی فاسد با فقدان شفافیت به معنی فقر بیش از ۵۰ درصد جمعیت است، آن هم در حالی که ما یکی از ثروتمندترین کشورهای جهانیم.
نقش محرم
زنان در عربستان نمی‌توانند بدون یکی از محارمشان جایی بروند یا سفر کنند.
در زمان پیامبر زنان با همراهی مردان به این سو و آن سو می‌رفتند، اما در آن دوران عربستان پر از راهزن بود.
چنان قانونی در دوران کنونی به کار محدود ساختن آزادی حرکت زنان می‌آید و موجب می‌شود نه تنها زنان همچون کودکان بار بیایند، بلکه باری هم به دوش مردان باشند.
امروز زنان در عربستان اجازه رانندگی ندارند.
'شیوه رفتار کنونی با زنان در عربستان نتیجه مستقیم آموزشی است که به پسران و دختران در مدارس داده می‌شود'
به نظر می‌رسد ناظران غربی بیش از هر چیز به این مساله توجه دارند. اما حقوق مقدماتی‌تری هستند که باید برای زنان استیفا شوند.
مسلما من طرفدار رانندگی زنان هستم ولی فکر نمی‌کنم وقت خوبی برای تغییر قانون آن باشد. در فضای کنونی اگر زنی به رانندگی بپردازد ممکن است برای این که درسی به او بدهند متوقفش کنند، تحت آزار و اذیت قرارش دهند و حتی بدتر از این‌ها.
برای همین است که با رانندگی زنان مخالفم، تا زمانی که به اندازه کافی آموزش ببینیم و قوانین لازم برای حمایت از خویش در برابر چنان جنونی داشته باشیم. در غیر این صورت تنها زمینه را برای سواستفاده افراط‌گرایان فراهم کرده‌ایم. اگر زن راننده‌ای آزار ببیند آنان به جهان اسلام چنین می‌گویند: "ببینید وقتی زنان رانندگی می‌کنند چه اتفاقی می‌افتد. اذیتشان می‌کنند و کتکشان می‌زنند" و بعد بر همین مبنا خواهان قوانینی حتی سخت‌تر برای کنترل زنان می‌شوند. ما از پس چنین امری برنمی‌آییم. پیش از برداشتن چنان قدمی ما محتاج تغییرات بنیادی در قانون و نگرش آن به زنان هستیم.
در کل این تامین حقوق و آزادی همه شهروندان است که امری حیاتی است. حقوق زنان نیز از همین حقوق ناشی می‌شود.
بی بی سی

محاکمه یک زن به زندان طولانی مدت

سه شنبه ٠٥ ثور ١٣٩١ ساعت ١٠:٥٨
یک خانم که چندی پیش، به دلایل نامشخص شوهرش را به قتل رسانده بود از سوی محکمه استیناف ولایت هرات به شانزده سال حبس تنفیذی محکوم شد.

این زن که از باشندگان ولایت هرات است، روز(دوشنبه) به صورت علنی در جلسه قضایی دیوان جزای ریاست محکمه استیناف محاکمه ومجازات شد .
سید عبدالغفار زبیر، معاون و سرپرست ریاست محکمه استیناف هرات گفت که این خانم طبق ماده 396 قانون جزاء به شانزده سال حبس تنفیذی محکوم شده است .
همچنان فرد دیگری به اتهام قتل عمد به بیست سال حبس تنفیذی محکوم شد.
در این جلسه 9 تن دیگر به اتهام فساد اخلاقی، سرقت، رویداد ترافیکی منجر به فوت و زورگیری به حبس های متعدد تنفیذی و پرداخت جریمه نقدی محکوم شدند .
مسئولان قضایی هرات میگویند حق تمیز طلبی متهمان محفوظ است  و آنان می توانند به این آرا، اعتراض کنند.

قدیر شاهین – هرات
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/ آوای زنان افغان

« از «عصر طلایی اسلام» تا عصر «بازی شیطانی» با اسلام

محمد عالم افتخار   

شالوده و دگرگونی‌های آغازین

در خلال پیروزی‌های مسلمانان در آغاز قرن هفتم و نهم میلادی، سپاه اسلام، امپراطوری یا خلافت اسلام را که یکی از بزرگترین امپراطوری‌های تاریخ به شمار می‌رود، تأسیس کرد و آن را به تدریج گسترش داد. در قرن هشتم میلادی یعنی اوج حکومت خلفای عباسی، مرکز امپراطوری اسلامی از دمشق به شهر تازه تأسیس بغداد منتقل شد. دانشگاه‌های بغداد آغازگر دوره طلایی اسلام می‌باشند. خلفای عباسی تحت تأثیر احکام قرآن و احادیث و گفتاوردهای اسلامی بودند. در طول این دوره طلایی، جهان اسلام تبدیل به قطب دانش، پژوهش و روشنفکری گردید و علوم و فنونی نظیر زراعت، هنر، اقتصاد، موسیقی، معماری، صنعت، حقوق، تاریخ، جامعه شناسی، زیست شناسی، ریاضیات، ادبیات، دریانوردی، فلسفه، شیمی، فیزیک، پزشکی، نجوم، علوم دینی، اخلاق، منطق و غیره گسترش داده شد. شهر بغداد در دوره هارون الرشید خلیفه عباسی، به اوج پیشرفت و شکوفایی خود رسد.کتاب راهنمای گیاهان دارویی به زبان عربی مربوط به دوران طلایی اسلام است.هارون الرشید علاوه بر دعوت از دانشمندان و محققین، به گردآوری و برگردان کتاب‌های خطی از زبان سریانی، یونانی و پهلوی به عربی فرمان داد. پس از هارون، پسرش مامون، بیت‌الحکمه (خانهٔ دانش) بغداد را بنیان نهاد و دستور ساخت رصدخانه‌ای را صادر کرد. این اقدامات باعث مهاجرت دانشمندان از جای‌جای جهان به سوی بغداد و رونق آموزش و پژوهش شد. این اقدام به جنبش و نهضت ترجمه نیز مشهور است. بسیاری از آثار عهد عتیق و روزگار باستان که به دست فراموشی سپرده شده بودند، به زبان عربی و بعدها به زبان‌های فارسی، سندی، عبری، ترکی و لاتین ترجمه شدند. علوم گوناگون و عهد باستان میانرودان (بین النهرین)، روم، یونان، چین، هند، ایران زمین، مصر، شمال آفریقا و تمدن بیزانس در آمیخته شدند. در دوران خلافت امویان در آندولوس و حکمرانی فاطمیان در مصر، شهرهای کوردبا و قاهره به عنوان مراکز علمی و دانشگاهی در حوزه‌ های متعدد فعالیت پژوهشی داشتند. برنارد لوئیس درباره این مراکز علمی و دانشجویان آنها می‌گوید: «در دوران طلایی اسلام، خلیفه به عنوان شخص اول روشن بین و متمدن، برای نخستین بار، دانشجویان و محققین مختلف را از سرتاسر دنیا مثل چین، هند، خاورمیانه، شمال آفریقا، اروپا و آسیای میانه گرد هم جمع نمود.»یکی از بزرگ ترین ابداعات در این دوره مهم کاغذ بود. کالایی که رمز و راز تولید آن سال‌ها در نزد چینی‌ها پنهان مانده بود. فوت و فن صنعت کاغذ سازی را اسیران جنگ تالاس (۷۵۱ میلادی) به مسلمانان آموختند که بعداً این صنعت به سمرقند و بغداد روانه شد. اعراب با گسترش شیوه‌های چینی و استفاده از پوست درخت توت این صنعت را کامل کردند. مسلمانان با استفاده از نشاسته و آهار کتاب ‌ها را صحافی می‌کردند. حدود سال ۹۰۰ میلادی، صدها مغازه کتاب فروشی که کتاب‌هایی با نسخ خطی می‌فروختند در بغداد وجود داشت. همچنین کتابخانه‌های عمومی، شامل کتب متنوعی در زمینه‌های گوناگون بودند. در قرن سیزدهم میلادی، حرفه کاغذ سازی از ممالک مسلمان به فز و از آنجا به آندولوس و اروپا گسترش پیدا کرد.
کتابی در مورد علم طب از
محمد زکریای رازی
در میانه دوم قرن سیزدهم میلادی به زبان ایتالیایی ترجمه شده‌است.دانش نقشه برداری و مکان نگاری، کمک بسیاری در توسعه و پیشرفت مسلمانان ایفا کرد. حتی پیش از ظهور اسلام، شهر مکه به عنوان مرکز بازرگانی دنیای عرب محسوب می‌شد. رسم و سنت زیارت کعبه، این شهر را به مرکز تبادل افکار و کالا تبدیل کرده بود. بازرگانان مسلمان تأثیر شگرفی بر تجارت و شاه راه‌ های بازرگانی عربی آفریقایی و عربی آسیایی گذاشتند. بر عکس مسیحیان، هندیان و چینیان که جوامع شان بر مزرعه داری خانوادگی و کشاورزی اجدادی پایه ریزی شده بود، در جهان اسلام، تاجران مسلمان با تجارت و بازاریابی در دوران طلایی اسلام، نقش اساسی را در تشکیل، رشد و گسترش مدنیت و تمدن اسلامی، بازی کردند. بازرگانان با آوردن کالا و انجام تجارت صادقانه، اعتماد چینی‌ها، هندی‌ها، مردم غرب آفریقا و جنوب شرق آسیا را به خود جلب کردند و در عوض ابداعات و اختراعات آنها را به سرزمین‌های اسلامی به ارمغان آوردند. تجار مسلمان با سرمایه گذاری در صنعت نساجی و کشاورزی گام‌های نخستین را در ایجاد دوران طلایی اسلام برداشتند. جدا از بازرگانان مسلمان، مبلغان مذهبی اسلام نیز نقش عمده‌ای را در ارسال پیام اسلام به نقاط متفاوت جهان بازی کردند. عمده ترین این سرزمین‌ها، میان رودان باستان (بین النهرین)، ایران زمین، آسیای مرکزی و شمال آفریقا بودند. همچنین عارفین و سالکان مذهبی نفوذ قابل توجه‌ای در قسمت‌های متعددی از شرق آفریقا، آناتولی باستانی (ترکیه)، جنوب آسیا، جنوب شرق آسیا و شرق آسیا داشتند.
اصول و مبنا
تعداد زیادی از اندیشمندان مسلمان علاوه بر اصول ارزشی دین خود، عقاید و دانش اخلاق متفکرین گذشته را که بر پایه اصول بشر دوستانه عقلانی و مباحثات علمی مستدل بنا شده بود، پی گیری کرده و آنها را مبنای پژوهش‌ های خودشان قرار دادند. آثار زیادی از نوشته جات و کتاب‌های اسلامی از قرون میانه اسلامی (دوره طلایی اسلام) بر جای مانده‌ است که به موضوعاتی نظیر شعر، عشق، تاریخ، فلسفه، ادبیات، خداشناسی و غیره پرداخته‌اند. مروری بر این آثار، آزادی اندیشه‌های متفاوت را در آن عصر بازگو می‌کند. وجود آزادی دینی، اگرچه که هنوز جوامع جهان اسلام در کنترل ارزش‌های اسلامی بودند، کمک بزرگی در توسعه ارتباطات ادیان و اختلاط فرهنگ و خرد مسیحی، یهودی و اسلام کرد و این آغازگر یک دوره جدید فلسفی و فکری در سده‌ های میانی یعنی قرن هشتم تا سیزدهم میلادی بود. دلیل دیگری که باعث رشد جهان اسلام در این برهه زمانی شد، آزادی بیان و سخنوری بود. نخستین رساله‌ها و دانش نویسه‌ها، در مورد علم محیط زیست و دانشمندان علوم محیط زیست، که مخصوصاً در رابطه با آلودگی زیست محیطی مطرح شد، توسط
ابویوسف کندی، محمد زکریای رازی، ابن الجزار القیروانی، بنی تمیم، ابوسهل مسیحی جرجانی، ابن سینا، علی بن رضوان، عبداللطیف البغدادی و ابن النفیس
به رشته تحریر در آمد. مقالات آنها همچنین موضوعات مختلفی را از قبیل آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی خاک و سوء مدیریت شهری تشریح کرده بود. شهرهای کوردوبا و آندولوس که جزء ممالک اسلامی محسوب می‌شدند، دارای سطل‌های زباله بودند.
مؤسسات آموزشی و نهادها

تعدادی از مراکز علمی و آموزشی که سابقاً در دنیای قدیم گمنام بودند، خاستگاه شان از سال‌های نخستین عصر طلایی اسلام نشأت می‌گیرد. بارزترین مثالی که در این زمینه می‌توان گفت، بیمارستان‌های عمومی است که به جای معابد شفاء و معابد خواب و استراحت، تأسیس گردید. هچنین بیمارستان‌های مربوط به بیماری‌های روانی نیز در آن دوره ساخته شد. از دیگر مراکز علمی پژوهشی که در دوران طلایی اسلام بنیان نهاده شد، کتابخانه‌های عمومی (با قابلیت امانت دهی کتاب)، دانشگاه‌ها (با اعطاء درجه‌های علمی به دانشجویان) و رصدخانه‌های نجوم به عنوان مراکز پژوهشی را می‌توان نام برد. تفاوت آشکاری که رصدخانه‌های عصر شکوفایی اسلام با رصد خانه‌های کهن داشتند، غیر خصوصی بودن این گونه مراکز بود.
در دوران طلایی اسلام حدود قرن نهم میلادی، نخستین دانشگاه‌هایی که به دانشجویان خود مدرک تحصیلی پزشکی اعطاء می‌کردند تحت عنوان بیمارستان بر پا شدند. این مراکز دو منظوره بوده و حالت دانشگاه- بیمارستان داشتند. کتاب گینس که رکوردهای دنیا در آن ثبت می‌شود، دانشگاه قرویین (تأسیس ۸۵۹ میلادی) واقع در شهر فز مراکش را به عنوان کهن ترین دانشگاهی که مدرک تحصیلی به دانشجویان خود اعطاء می‌کرد، معرفی نمود.
دانشگاه الاظهر که در سال ۹۷۵ میلادی در قاهره بنا شد، در رشته‌های گوناگون دانشگاهی، مدارک تحصیلی به دانشجویان خود اعطاء می‌کرد. این مدارک شامل مدارک تخصص تری و ارشد (کارشناسی ارشد امروزی) نیز می‌شد. دانشگاه الاظهر به عنوان یک دانشگاه کامل در دنیا شناخته شده‌است. خاستگاه و اصل درجه و مدرک دکترا به مجوز و مدرکی با نام اجازه (به عربی: الإِجازَة) بر می‌گردد. دانش آموختگانی که این مدرک را اخذ می‌کردند اجازه داشتند در مدارس اسلامی به نشر آراء و افکار خود و همچنین تدریس علوم مربوطه به پردازند.
گفته شده‌است کتابخانه
طرابلس در لبنان تا قبل از جنگ‌های صلیبی حدود ۳ میلیون کتاب داشته‌است. این کتابخانه در جریان جنگ‌های صلیبی ویران شد. در این میان آثار بسیار مهمی به زبان عربی درباره علوم ریاضیات وجود داشت که تعدادشان به طور قابل ملاحظه‌ای از مجموع کتاب‌های لاتین و یونانی قرون وسطی بیشتر بود. البته تعداد کمی از این کتاب‌ها در دانشگاه‌های عصر حاضر تدریس می‌شود.  به عنوان مثال جمیل رجب کارشناس تاریخ علوم دانشگاه مک گیل
در این زمینه می‌گوید:
«کمتر از پنج درصد از کتاب‌های موجود قرون وسطی اسلامی در حال تدریس می‌باشند.»
سهیم الحسنی پروفسور و مهندس مکانیک اماراتی دانشگاه منچستر در این باره می‌گوید: «تعداد پنجاه هزار نسخه خطی به جا مانده مورد بازبینی قرار گرفته‌اند و هنوز پنج میلیون نسخه در نوبت بازبینی قرار دارد.» در جریان جنگ‌های صلیبی یک صد هزار جلد از کتاب‌های دارالعلم غارت شده و یا به آتش کشیده می‌شود نخستین بیمارستان مسلمانان در سال ۸۸ هجری قمری در زمان خلافت
امویان تأسیس شد، طی این دوران بیش از ۶۰ بیمارستان در بغداد و ۳۳ بیمارستان در قاهره
ساخته شد. در دوران طلایی اسلام مراکز حقوقی ویژه ای تأسیس شدند که به امور خیریه، وقف و امور حقوقی می پرداختند. همچنین مراکز حواله پول، حل اختلاف و دادخواهی نیز بنا شدند.
دریاهای دانش و حکیمان چند علمی
از دیگر ویژگی های دوران طلایی اسلام، وجود دانشمندان، حکیمان و دانش پژوهانی است که در چندین دانش متفاوت سر رشته داشته و در آن سرآمد روزگار خویش بودند. این حکیمان هم در علوم مادی و فیزیکی و هم در علوم دینی و متافیزیکی، در شاخه های متعدد، دخیل بوده و پژوهش های ارزنده ای می کردند. مثالی که در این زمینه در دنیای غرب، در دوره
رنسانس می توان نام برد، لئوناردو داوینچی می باشد. در خلال دوران طلایی اسلام، تعداد حکیمان و پژوهشگرانی که در چند زمینه علمی فعالیت داشتند بسیار بیشتر از دانشمندانی بودند که تنها در یک رشته تخصصی تحقیق و مطالعه می کردند. از این میان می توان ابوریحان بیرونی، جاحظ، ابویوسف کندی، ابن سینا، شریف ادریسی، ابن باجه، ابن زهر، ابن طفیل، ابن رشد، جلال‌الدین سیوطی،  جابر بن حیان، عباس ابن فرناس، ابن هیثم،  ابن نفیس، ابن خلدون، محمد بن موسی خوارزمی، علی بن حسین مسعودی، مقدسی، بدیع‌الزمان جزری ، فخر رازی، محمد بن جریر طبری و خواجه نصیر طوسی
  را نام برد.
اقتصاد
دوران اکتشاف امپراطوری اسلامی در طول دوران طلایی اسلام نقش بسیار کلیدی را در
جهانی سازی بازی کرده است. بازرگانان و جهانگردان مسلمان، به وسیله اقتصاد، دانش و تجارت، کشورها و تمدن
های گوناگون و جدا افتاده را از سر تا سر دنیا به هم پیوند زدند. گستره شبکه جهانی تجارت مسلمانان از سواحل شرقی اقیانوس اطلس آغاز و پس از گذشتن از دریای مدیترانه و میان رودان (خاورمیانه) تا هند و چین ادامه داشت. این شبکه بازرگانی جهانی نقش مهم و کلیدی را در برقراری و حفظ امپراطوری های اسلامی ایفا کرد. تجارت مسلمین به عنوان یک قدرت اقتصادی پیشرو در طول قرون هفتم تا سیزدهم میلادی، ابزار بسیار مهم و عامل کلیدی شد تا به کمک آن امپراطوری های اسلامی عباسی، اموی و فاطمی بنا شده و به سهولت بیشتری به اهداف سیاسی و حکومتی خود برسند.
آسیاب آبی حماة بر روی رود العاصی
Orontes River در کشور سوریه، دستگاه های آسیاب آبی (چرخ آب کشى) Noria، ساقيه Sakia، پمپ زنجیری Chain pump در انقلاب کشاورزی مسلمانان توسط مهندسان مسلمان ابداع و به طور گسترده در آبیاری و کشاورزی مورد استفاده قرار گرفتند.