آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Wednesday, March 21, 2012

کاهش حضورزنان درادارات دولتی

افغانستان در سال 2003 به کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان ملحق شد. قرار بود افغانستان گزارش مقدماتی خود را یک سال پس از پیوستن به این کنوانسیون و گزارش دوره ای خود را چهار سال بعد به ملل متحد ارایه کند، اما به دلیل نبود ظرفیت کافی و ناامنی این کار صورت نگرفت.
جاوید لودین، معین سیاسی وزارت خارجه روز سه شنبه، 23 حوت 1390/ 12 مارچ 2012، در محفل نشر این گزارش در کابل، گفت: «کار آسانی نبود، کاری نبود که سابقه داشته باشد. این گزارش تهیه شده و ما امروز رسما آن را نشر می کنیم».
کمیسیون حقوق بشر از کاهش حضور زنان در ادارات دولتی ابراز نگرانی کرده است
در این گزارش آمده است که 6.7 درصد ازدواج ها در افغانستان به صورت اجباری صورت می گیرد و چنین ازدواج هایی منجر به افزایش خشونت علیه زنان می شود. همچنان در گزارش گفته شده که بیش از 63 درصد زنانی که با اجبار ازدواج کرده اند، با خشونت های فزیکی مواجه شده اند. اما میزان خشونت در بین زنانی که با رضایت خودشان ازدواج کرده 36 درصد بوده است.
براساس این گزارش سطح خشونت علیه زنان در روستاها نسبت به شهرها بالاتر می باشد چنانچه بیش از 84 درصد زنانی که در روستاها زندگی می کنند حداقل یکی از اشکال خشونت فزیکی، روانی یا جنسی را تجربه می کنند، در حالی که در شهرها سطح خشونت ها علیه زنان به 69 درصد می رسد.
در گزارش آمده است: «افسردگی شدید و یا بیماری های روانی مسبب اصلی خودکشی میان زنان بوده و متاسفانه رقم خودکشی میان زنان رو به افزایش است». براساس این گزارش نزدیک به دو میلیون زن افغان از افسردگی شدید رنج می برند و این 28 درصد کل زنان افغان را تشکیل می دهد.
در این گزارش در مورد آمار خود کشی زنان گفته شده که سالانه در حدود 2300 تن از زنان و دختران افغان دست به خودکشی از جمله خود سوزی می زنند. این گزارش می گوید 20 درصد خشونت ها علیه زنان به فرار از منزل منجر می شود.
حسن بانو غضنفر، وزیر امور زنان افغانستان در این محفل گفت این گزارش جامعه جهانی را به تعهدات افغانستان در قبال محو تبعیض علیه زنان باورمند می کند.
خانم غضنفر گفت حکومت افغانستان در راستای تامین حقوق سیاسی، اقتصادی و سیاسی زنان تلاش می کند و در ده سال گذشته دست آوردهایی نیز داشته است.
زنان افغان با انواع خشونت های فیزیکی، روانی و جنسی رو به رو هستند.
وزیر امور زنان افغانستان گفت: «ما یکی از راه های کاهش خشونت علیه زنان و تقویت نقش زنان را بلند بردن سطح آگاهی جامعه به خصوص خود زنان می دانیم. طرح برنامه های صحی، تعلیمی و اقتصادی از راهکاری هایی است که خشونت علیه زنان را کاهش می دهد. ما به تامین مشارکت زنان در سطوح رهبری سیاسی باور کامل داریم».  
وزیر امور زنان افغانستان افزود با وجود تلاش های ده ساله برای بهبود وضعیت زنان هنوز هم چالش های زیادی در برابر تامین حقوق زنان وجود دارد.
کاهش نقش زنان 
این در حالی است که کمیسیون مستقل حقوق بشر اخیرا با نشر گزارش حقوق سیاسی زنان در افغانستان از کاهش نقش آنها به خصوص در اداره های دولتی ابراز نگرانی کرد.
براساس این گزارش، نقش زنان در ادارات دولتی در ده سال گذشته سیر نزولی داشته است، چنانچه زنان در ابتدا حضور 35 درصدی در اداره های دولتی داشتند اما حالا این رقم به 18 درصد کاهش یافته است.
گزارشگر: حسین سیرت، کابل
ویراستار: عارف فرهمند  DW

نامه سرگشاده همایش اروپایی زنان افغانستان به جلالتمآب بارک اوبـامـا ریس جمهور امریکا


 نامه سرگشاده همایش اروپایی زنان افغانستان به جلالتمآب بارک اوبـامـا رییس جمهور امریکا
جناب پریزدنت!
در این روزهای غم انگیز برای ملت و بخصوص زنان افغانستان میخواهم به شما مراجعه نموده و خواستار بازخواست و مجازات قانونی قاتل دهها افغان بیگناه اعم از کودکان،زنان و مردان در پنجوایی قندهار میباشم.
این حادثه دلخراش که ادامه حوادث قبلی چون بمبارانهای قریجات،ریختن بمب و به آتش بستن محافل و مراسم عزاداری،کشته شدن هزاران هموطن ملکی ما در اثر عملیات اشتباه آمیز هوایی آیساف و غیره است،وجدان انسانهای بشردوست و عادل را تکان داده است.
آقای پریزدنت!
اکنون که از بیشتر از ده سال از حضور جامعه جهانی در افغانستان میگذرد و مردم بخصوص زنان هموطن ما با امیدواری تمام برای نیل به دموکراسی،مصونیت،امنیت و بازسازی افغانستان به این اقدام جامعه جهانی مینگریسنتد دهها سوال دارند، اجازه دهید تا عمده ترین این پرسشها را به گوش شما رسانیده و مطالبه جواب را مینمایم.
_ آیا مادران امریکایی منجمله لدی اول امریکا حالت مادر افغان را که کودک اش در بسترخواب گلوله باران شده است ، تصور کرده میتواند؟
_آیا کشته شدن انسانها، ادامه جنگ و هنوزهم فعالیتهای تروریستی در افغانستان تحقق اهداف مطروحه از جانب جامعه جهانی را زیر سوال نمی برد؟
_آیا در صورت کشته شدن انسانها،فقر،بیکاری،گرسنگی،ظلم،سلاح سالاری،فساد اداری،عدم موجودیت حکومت قانونی،از دموکراسی،دفاع و رعایت حقوق بشر میتوان حرفی در میان آورد؟
_آیا یکی از دلایل عمده بی نتیجه ماندن تلاشهای جامعه جهانی در افغانستان، ضعف و فساد اداری متحدین آنان یعنی طرف افغانی نیست؟
جلالتمآب آقای ریس جمهور!
زنان افغان نگرانی و تشویش عمیق خودرا در رابطه به اعلامیه اخیر شورای علمای افغانستان که از جانب جلالتمآب کرزی ریس جمهور افغانستان هم تایید شده است، ابراز میدارند - آیا این همان برگشت به سیاست اپارتاید جنسی و زن ستیزی پدر سالارانه طالبانی نیست که جامعه جهانی وظیفه خاتمه بخشیدن به آنرا عهده دار شده است؟
_ چه تضمینی برای رعایت حقوق انسانی زنان در افغانستان از جانب جامعه جهانی و بخصوص ایالات متحده امریکا بعد از شریک ساختن طالبان در حاکمیت، ارایه میشود؟
ما زنان مسلمان افغان که لذت آزادی را چشیده ایم و برای آن قربانی بیشمارداده ایم، استقرار دموکراسی،حاکمیت قانون،بازسازی افغانستان،انکشاف و ارتقای سطح رفاه مردم،محو بیسوادی،مبارزه با مافیان موادمخدر،مقاطعه با سلاح سالاری تضمین مطمن برای تامین امنیت و مصونیت و رعایت حقوق بشر منجمله زنان میدانیم.
برای ما دموکراسی یگانه الترنتیف فوندامنتالیزم است، با استفاده از فرصت یکبار دیگر تاکید میکنیم:
ما خواهان مجازات قانونی قاتل هموطنان خود در پنجوایی و تضمین برای جلوگیری از تکرار همچو حوادث هستیم.
ما از جامعه جهانی و ایالات متحده امریکا مطالبه تضمینی برای جلوگیری از برگشت تراژیدی طالبانی و جلوگیری از نقض خشونتبار حقوق و آزادیهای زنان، داریم.
جمیله زمان انوری
ریس همآیش اروپایی زنان افغان
هالند،16 مارچ 2012

                   http://voiceofwomenafg.blogspot.com/ آوای زنان افغان

همایش زنان افغانستان درکشورهالند

شماری از زنان افغان مقیم اروپا، در همایشی به مناسبت هشتم مارچ در کشور هالند، در مورد افزایش طلاق، آسیب های اجتماعی زنان و خشونت هایی که آنها در اروپا با آن مواجه هستند، بحث کردند.
این همایش روز شنبه این هفته، مانند بسیاری جلسات افغانی، چهار ساعت بعد از وقت تعیین شده شروع شد. حدود چهار صد زن افغانستان از هشت کشور اروپایی در این همایش شرکت داشتند و در مورد مشکلات زنان گفتگو کردند.
سهیلا زحمت، برگزارکننده همایش اروپایی زنان افغان گفت عمده ترین مشکل خانواده های افغان در اروپا این است که مرد و زن در یک شوک فرهنگی قرار دارند و به زودی از هم جدا می شوند و خانواده ها به میل خود شان جوانان شان را مجبور به ازدواج می کنند. او افزود: «اگر این روند ادامه پیدا کند برای افغان ها بسیار خطرناک خواهد بود. تمامی سازمان های مدنی افغان در اروپا باید در بین جوانان افغان کار کنند و به آنها بگویند که در امر ازدواج عجله نکنند و به خانواده های افغان تبعات بد جدایی را بفهمانند».
هیچ کدام از نهادهای شرکت کننده در این همایش، آماری از طلاق ها و فرار دختران از منزل نداشتند. آنها همچنان وضعیت زنان در افغانستان را مورد بحث قرار دادند و زمان حاکمیت طالبان را «بدترین دوره تاریخی» برای زنان عنوان کردند.
بسیاری سخنرانان این محفل از حکومت افغانستان انتقاد کردند که برای جلب توجه طالبان و کشاندن آنها به گفتگوهای صلح، می خواهد محدودیت ها بر زنان را افزایش دهند. برخی اشتراک کنندگان گفتند که برگزاری چنین همایش هایی نیز جنبه نمادین و سمبولیک دارد و کمکی به زنان افغانستان نمی کند.
شماری از زنان در بیانیه هایشان حکومت افغانستان را به بی توجهی به حقوق زنان و پایمال نمودن دست آورده های ده سال اخیر متهم کردند، آنان بر این باور هستند که حامد کرزی به خاطر جلب توجه طالبان و جذب آنان به گفتگو ها محدودیت ها بر زنان را افزایش میدهد.
یکی از اشتراک کنندگان گفت: «من هر وقت محفلی برگزار می شود فقط برای دیدن خواهرخوانده هایم شرکت می کنم. می دانم که این محفل ها مشکلات زنان را حل نمی کند». حضور و سر و صدای زیاد کودکان، جدیت جلسه را تحت شعاع قرار داده بود.
شماری از مردان افغان مقیم اروپا نیز در این همایش شرکت داشتند، اما در نیمه های جلسه، دیگر مردی در سالون دیده نمی شد. به نظر می رسید که به دلیل اظهارات برخی خانم ها، مردان جلسه را ترک کرده اند.
اشتراک کنندگان از افزایش طلاق در میان افغان های مقیم اروپا ابراز نگرانی کردند.
سحر نور، فعال حقوق زن در اروپا گفت: «من مخالف فیمینیسم رادیکال هستم. آنها می گویند ما باید ضد مردان عمل کنیم، آنها را کنار بگذاریم و خود مان برای گرفتن حق خود تلاش کنیم، اما من به این باور هستم که مرد و زن هر دو آفریده خدا هستند و یک جامعه هیچ وقت پیش نمی رود اگر تنها مرد بر اریکه ی قدرت باشد و یا تنها زن. دفاع برای حق انسانی باید مشترکا از سوی زن و مرد انجام شود».
خودکفایی زنان
زنان افغان حتا در اروپا نیز با مشکلات جدی رو به رو هستند. خصوصا زنانی که از شوهران شان طلاق می گیرند، بیشتر با مشکل اقتصادی مواجه می شوند. شکیلا، یکی از شرکت کننده ها در همایش اروپایی زنان افغان گفت: «مقاله خوانی ما در این محفل مشکلی را برای زن افغان در اروپا یا افغانستان حل نمی کند. اگر زن افغان را می خواهند کمک کنند باید به او بیاموزند که چگونه خود را خودکفا بسازد تا بتواند در مقابل بی عدالتی مبارزه کند. وقتی یک زن استقلال مالی نداشته و وابسته به مرد باشد، چگونه می تواند در مورد حقوق خود با مرد صحبت کند».
اما برخی دیگر نگاه خوشبینانه ای به این همایش داشتند. نسرین مفید در این رابطه گفت: «علاوه بر این ما می توانیم مشکلات زنان افغان را به بررسی بگیریم و به جامعه اروپایی بفهمانیم که زنان افغان هنوز هم در افغانستان به عنوان برده هستند. هنوز خشونت در این جامعه حاکم است و زن به عنوان انسان دارای حقوق مساوی شناخته نشده، حیثیت خواهر و مادر بودن از او گرفته شده و به یک متاع در جامعه تبدیل شده است».
رضا شیرمحمدی  

ویراستار: عارف فرهمند دویچه ویله


                   http://voiceofwomenafg.blogspot.com/ آوای زنان افغان

کاش به دنیا نمی آمد تا چنین روزی را نمی دید.

ریکا از ظلم و ستم که شوهرش به حق اش روا دیده، قصه میکند ریکا خانم رنج دیده و ستم کشیدهء افغان

01.01.1391 رادیو آزادی
ریکا زن جوانیکه سال ها هولناک ترین شکنجه ها را دید و سه طفل اش را قربان کرده تا فریادش را شنید و نجاتش داد.
این بانوی 22 ساله که آثار روشن از شکنجه و عذاب بر سر و صورت اش نمایان بود به خبرنگاران گفت، سه طفل اش را در بطن اش کشتند و خودش را آنچنان عذاب کردند که دیگر کاملاً از زندگی سیر آمده و می خواهد بمیرد تا از محنت های زندگی آزاد گردد.
«نام من ریکا است و بیست و دو ساله استم، سه سال می شود که پدرم مرا با مرد که هرگز ندیده بودمش عروسی کرد و تا چهار ماه رویه شان همرایم خوب بود ولی بعد از آن هر روز شوهرم و انباقم یکدست مرا شکنجه می دادند و تا دل شان یخ نمی کرد رهایم نمی کردند.
با کیبل می زدند در شب های سرد زمستان بیرون ایستادم می کردند،  بیبینید که موهای سرم را کل کردند و تازه یکی دو سانتی متر بر آمده است. به پدرم احوال دادم که من طاقت این شکنجه و عذاب اینها را ندارم بیاید و مرا ببرید، او مرا برد و یک سال در خانه اش نگاه کرد، ولی شوهرم دوباره آمد و مرا خانه آورد و باز هم شکنجه و عذاب بد تر و بیشتر از پیش آغاز شد.
از من تقاضای تن دادن به کارهای نا مشروع یعنی تن فروشی را داشت که من اهل آن نبودم به پدرم گفتم وبا انکه اسناد و شواهد زیاد در دست داشتم، باور نکرد و من هم با جدیت ایستاد گی کردم و هرگز تن به تفاضای شوهرم که پول درآوردن از طریق تن فروشی من بود، ندادم.»
x
او می گوید، با شکنجه و عذاب شان عادت گرفته بودم و آنرا تحمل می کردم، ولی یک باریکه گمان کردم قصد کشتنم را دارند، فرار کردم و رفتم ریاست امور زنان که در نزدیک ما قرار داشت:
« از بسکه از شکنجه و عذاب شان وحشت کردم و کسی به دادم نرسید رفتم به ریاست امور زنان و آنجا پناه بردم، ولی شوهرم آمد و مرا راضی کرد تا برگردم خانه و زمانیکه خانه رسیدیم برایم گفت با چند نفر رابطه جنسی بر قرار کرده بودی و من که اهل چنین کار های نیستم گریه را سر دادم و خودم را که چرا دختر و آن هم در چنین جامعه استم دعای بد و نفرین کردم.»
این بانوی جوان در حالیکه گریه مجالش نمی داد گفت، در زیر شکنجه های توان شکن شوهر و انباقم صد بار آرزوی مرگ می کردم، ولی او هم به سراغم نمی آمد.
خانم ریکا که با دل نخواسته و شرمندگی زیاد مو های کل شده اش را به خبرنگاران نشان می داد، افزود: شوهرم مرا بخاطر پولی که پدرم از او مهر گرفته و مصرف کرده بود به چنین روزی رسانیده است:
« من خورد بودم که مادرم در جنگ ها شهید شد و بی بی ام مرا کلان کرد و زمانیکه جوان شدم پدرم مرا به این مرد که اصلاً آشنایی با هم نداشتیم، سر انباق داد و مبلغ چهل هزار افغانی مهر گرفت و همین پول بلای جانم شد و زندگی ام را به جهنم تبدیل کرد. اینها می گویند که از هر جای که می کنی چهل هزار افغانی را بیاور برایم بده و من که مادر ندارم کس دیگر دلش برایم نمی سوزد تا به اینها بگوید که گناه من چیست و من چه چاره دارم.»
این زن دردمند افغان که در مقابل همه زار زار می گریست گفت، شوهرم سه طفلم را که نمی خواست به دنیا بیایند با ضربات مستقیم مشت و لگد بر شکمم از بین برد و مرا تا ابد در سوگ شان که گناهی نداشتند، نشاند:
« من سه بار حامله شدم و شوهرم هر سه آن بیچاره گک ها را یکی دوماه قبل از به دنیا آمدن با زدن مشت و لگد به شکمم کشت و گفت، اینها از من نیستند و نمی خواهم به دنیا بیایند.
زاری و پیش پا افتادن های من سودی نمی بخشید و او به جای اینکه چیز های خوب خوردنی بیاورد، عذابم می کرد و هر باریکه حمل ام به هشت یا نه ماهگی می رسید، وی را می زد و می گفت که زندگی تو هم برایم ارزش ندارد و یک روزی تو را هم مانند طفل هایت می کشم.
من اکنون که همه چیزم بر باد شده، از دولت تقاضای مجازات این ها را که به چه حق زندگی ام را برباد کردند، دارم.»

این زن جوان که روز دوشنبه به همکاری مردم و اقدام پولیس از زیر ظلم و شکنجهء شوهر و انباق اش در ناحیه اول شهر پلخمری مرکز ولایت بغلان نجات یافت، خیلی مضطرب و پریشان بود و برخی حرکات ناموزونش نمایانگر آن بود که این زن صدمه شدید روحی دیده و نیاز به معالجه دوامدار دارد.
محمد ضیا کارگر آمر جنایی قوماندانی امنیه ولایت بغلان که عملیات نجات این دختر را بدوش داشت می گوید: آنها افزون بر اینکه ریکا را نجات داده اند، شوهر و انباق ریکا را که متهم به شکنجه این خانم می باشند، نیز گرفتار کرده اند.
اما شوهر ریکا که جوان است و پیشه نجاری دارد همه ادعا های زن اش را رد می کند و می گوید:
« نام من متین است، ادعا های زنم کاملاً دروغ و یک دسیسه است و من بخاطر اینکه موهایش را کوتاه کرده بود، کمی لت و کوبش کردم و بس و دیگر هیچ حرف یا اختلافی که کار به اینجاها بکشاند، میان ما نیست و اینکه گفته من از او خواهان تن فروشی بوده ام، قطعاً دروغ است.»
اما اینکه، کی ملامت است و آیا عدالت تامین می شود یا نه، موضوعیست که در مراحل بعدی معلوم می گردد.
در ولایت بغلان که امسال به گونهء بی سابقه بد رفتاری با زنان اوج گرفته بود، در آن بنابر گفته مقامات، پانزده زن کشته، عدهء مجروح و تعدادی هم اختطاف و یا مورد تجاوز جنسی گروهی و فردی قرار گرفته اند که نمونه های بارز آن، ماه ها شکنجه و عذاب سحر گل، تجاوز جنسی چند مرد مسلح بر معلم فهیمه، قتل سیما دختر بیست ساله توسط برادرش که هفته پیش رخ داد و این هم شکنجه و عذاب ریکا که می گوید کاش به دنیا نمی آمد تا چنین روزی را نمی دید.
بشیر اجمد غزالی ولایت بغلان