عینالدین – کندز
از نهاد های محترم امنیتی،داد گاهی و رئیس امور زنان ولایت کندز خواهشمندیم که طبق قانون منع خشونت علیه زنان رفتارنموده و جلو اعمال فشارو تهدیدبرخانوادهً کودک ده ساله را گرفته و مرتکبین را به پنجه قانون بسپارند. آوای زنان افغان
ذکیه، دختر هفدهسالهیی است که توسط پدرش نخست به کسی که هیچکدام شناختی از وی نداشتهاست، نامزد شده است. پدرش وی را در بدل دریافت هشتاد هزار افغانی به مردی که دو کودک داشته و خانم پیشیناش را کشته است، نامزد کرده بود.
ذکیه داستان نامزدیاش را با ماجراهای تازه، اینگونه بیان میکند: «پدرم مرا با کسی به نام محمداجان نامزد کرده بود، عکس جوانیهای محمداجان را به من نشان داده بودند و مرا فریب دادند. از محمداجان شناخت کافی نداشتم. پسانترها از نامزدی، دیدمش که یک مرد پیر 45 ساله است، خبر شدم دو تا طفل هم دارد و پیش از من، دیگر زن هم داشته است. بعدها فهمیدم که زن قبلیاش را کشته بوده. غمگین شدم، نتوانستم طاقت بیاورم، ناچار شدم که با فرید، بگریزم. اگر چه فرید هم زن و بچه داشت، ولی من شناخت کافی از او داشتم. یک سال به جرم فرار با فرید زندانی بودم. او مرا با رضایت خودم فرار داده بود، ولی پولیس تنها مرا به محکمه تسلیم کرد و تنها من بودم که بندی شدم، فرید هیچی نشد. حالی که مدت بندیام را گذشتاندهام، دیگر نمیخواهم با محمداجان ازدواج کنم، فرید به من زنگ میزند که هر وقت مشکلهایت را حل کردی، با هم ازدواج میکنیم، ولی من دیگر خسته شدهام. میخواهم دیگر ازدواج نکنم.»
ذکیه میگوید که تنها عکس جوانیهای محمداجان را دیده بوده و شناختی از او نداشته است. از محمد نبی که پدر ذکیه است، وقتی میپرسیم دامادت چه نام دارد؟ نگران به سوی ذکیه میبیند و از او میپرسد که نام نامزدت چه بود؟
با این حال، گفته میشود که نه تنها ذکیه، بلکه محمد نبی، پدر وی نیز از محمداجان، شناخت کافی نداشتهاند، ولی به هر ترتیبی که شده، وی را با محمداجان نامزد کردهاند.
ذکیه بر بنیاد گفتههای خودش، پس از این که آگاهی پیدا میکند که محمداجان بیشتر از 40 سال سن و دو کودک داشته و پیش از این، خانم دیگری نیز داشته و وی را کشته است، به دنبال امید دیگری در زندهگیاش شدهاست.
ذکیه میگوید: «وقتی که دیدم همه چیز خراب است، با فرید که از او شناخت داشتم فرار کردم، سه شب را در مزار شریف، در خانۀ خود آنها گذشتاندیم، پس از سه شب، برگشتیم و (محمداجان) نامزدم مرا به قوماندانی امنیۀ (فرماندهی پولیس) ولسوالی خانآباد آورد و پس از تحقیق و گفتن حقیقتها، مرا زندانی کردند ولی فرید از همان آغاز تا امروز آزاد است، به خاطر این که پولدار بود و ما پول نداشتیم.»
اما این همه، پایان کار نبود و پس از رها شدن قانونی ذکیه از زندان، محمداجان (نامزد 45 سالۀ ذکیه) به محمد نبی (پدر ذکیه) هشدار داده است که اگر 260 هزار افغانی برایم ندهی، دختر دهسالهات را جرگه به من به «بد» خواهد داد.
محمد نبی ادامه میدهد که پس از رها شدن ذکیه از زندان، محمداجان (نامزد ذکیه) در حالی که ادعای ازدواج با ذکیه را ندارد، هشدار میدهد: «یا برایم 260 هزار افغانی بده، و یا هم دختر ده سالهات را به «بد» میگیرم.»
محمد نبی با آن که خودش از دیدگاه قانون منع خشونت علیه زنان، بر بنیاد گفتههای آگاهان حقوقی، مستوجب سزاست، از دولت و نهادهای حقوقی و مدنی میخواهد که وی را از معرض تهدیدهای محمداجان و «بد» گرفتن دختر دهسالهاش نجات بدهند.
او میگوید که وی توانایی پرداخت این پول را ندارد و اگر از وی پشتیبانی نشود، یا او و خانوادهاش به گونۀ گروهی توسط محمداجان کشته میشوند و یا هم دختر ده سالهاش به «بد» گرفته میشود.
«بد» یکی از گونههای خشونت بر زنان و در فرهنگ سنتی و قبیلهیی افغانستان، روشی برای خاموش کردن برخی منازعات است؛ و به معاملهای گفته میشود که دختری در بدل اشتباه و یا گناه کسی (برادر، پدر و یا یکی از اعضای خانوادهاش) با فیصلۀ جرگه به یکی از طرفهای منازعه که جرگه آن را بر حق ثابت کند، داده میشود و در خانوادهیی که به بد رفته است، مورد خشونتهای فراوان قرار میگیرد.
شماری از باشندهگان بندر بخاری شهر خانآباد میگویند که جرگۀ محلی در ولسوالی خانآباد ولایت کندز نیز خواستههای محمداجان را به بررسی گرفته و گفته است که در صورت نپرداختن260 هزار افغانی از سوی محمد نبی، وی میتواند که دختر دهسالۀ محمد نبی را توسط جرگه به «بد» بگیرد.
موسفیدان بندر بخاری شهر خانآباد نیز برگزاری جرگهیی در بارۀ این پرونده را تأیید کرده، گفتهاند که آنان خواستهای محمداجان را به بررسی میگیرند. خواستهای محمداجان، در حالی در جرگۀ قومی به بررسی گرفته میشود که پروندۀ فرار ذکیه، بنا بر معلومات ریاست دادستانی ولایت کندز، پایان یافته است.
عبدالخالق لعل پوروال، رییس دادستانی ولایت کندز در پاسخ به تصمیم بررسی خواستهای محمداجان در جرگۀ قومی، میگوید که پروندۀ ذکیه با محکوم شدن وی در دادگاه به جزای حبس و فرمان تخفیف رییس جمهور به پایان رسیده است.
در حالی که هنوز فرید – شریک فرار ذکیه- حتا تا هنوز مورد بازپرس قرار نگرفته است. تلاشهای ما برای تماس با فرید و محمدا جان در بارۀ ابراز نظرهایشان به نتیجه نرسید.
در همین حال، نادره گیاه رییس امور زنان ولایت کندز در پیوند به اعمال فشار و به «بد» گرفتن دختر دهسالۀ محمد نبی، میگوید که نهادهای پشتیبان قانون باید عدالت را برقرار کنند و جلو اعمال فشار بر خانوادۀ محمد نبی گرفته شود.
او افزود: «در بیشتر موردها، در حالی که مردان مسبب اصلی جرماند، تنها زنان جزا میبینند و فرید نیز در حالی که ذکیه را فرار داده است، هیچگاهی مورد بازپرس قرار نگرفتهاست.»
او گفت که بر بنیاد قانون منع خشونت علیه زنان کشور، برای کسانی که دختری را به «بد» میدهند بیشتر از ده سال حبس در نظر گرفته شده است و نهادهای امنیتی و دادگاهی در تطبیق قانون، نباید سهلانگار باشند و باید نگذارند که کودک ده سالهیی، به جرمی که ندارد به «بد» داده شود.
ذکیه داستان نامزدیاش را با ماجراهای تازه، اینگونه بیان میکند: «پدرم مرا با کسی به نام محمداجان نامزد کرده بود، عکس جوانیهای محمداجان را به من نشان داده بودند و مرا فریب دادند. از محمداجان شناخت کافی نداشتم. پسانترها از نامزدی، دیدمش که یک مرد پیر 45 ساله است، خبر شدم دو تا طفل هم دارد و پیش از من، دیگر زن هم داشته است. بعدها فهمیدم که زن قبلیاش را کشته بوده. غمگین شدم، نتوانستم طاقت بیاورم، ناچار شدم که با فرید، بگریزم. اگر چه فرید هم زن و بچه داشت، ولی من شناخت کافی از او داشتم. یک سال به جرم فرار با فرید زندانی بودم. او مرا با رضایت خودم فرار داده بود، ولی پولیس تنها مرا به محکمه تسلیم کرد و تنها من بودم که بندی شدم، فرید هیچی نشد. حالی که مدت بندیام را گذشتاندهام، دیگر نمیخواهم با محمداجان ازدواج کنم، فرید به من زنگ میزند که هر وقت مشکلهایت را حل کردی، با هم ازدواج میکنیم، ولی من دیگر خسته شدهام. میخواهم دیگر ازدواج نکنم.»
ذکیه میگوید که تنها عکس جوانیهای محمداجان را دیده بوده و شناختی از او نداشته است. از محمد نبی که پدر ذکیه است، وقتی میپرسیم دامادت چه نام دارد؟ نگران به سوی ذکیه میبیند و از او میپرسد که نام نامزدت چه بود؟
با این حال، گفته میشود که نه تنها ذکیه، بلکه محمد نبی، پدر وی نیز از محمداجان، شناخت کافی نداشتهاند، ولی به هر ترتیبی که شده، وی را با محمداجان نامزد کردهاند.
ذکیه بر بنیاد گفتههای خودش، پس از این که آگاهی پیدا میکند که محمداجان بیشتر از 40 سال سن و دو کودک داشته و پیش از این، خانم دیگری نیز داشته و وی را کشته است، به دنبال امید دیگری در زندهگیاش شدهاست.
ذکیه میگوید: «وقتی که دیدم همه چیز خراب است، با فرید که از او شناخت داشتم فرار کردم، سه شب را در مزار شریف، در خانۀ خود آنها گذشتاندیم، پس از سه شب، برگشتیم و (محمداجان) نامزدم مرا به قوماندانی امنیۀ (فرماندهی پولیس) ولسوالی خانآباد آورد و پس از تحقیق و گفتن حقیقتها، مرا زندانی کردند ولی فرید از همان آغاز تا امروز آزاد است، به خاطر این که پولدار بود و ما پول نداشتیم.»
اما این همه، پایان کار نبود و پس از رها شدن قانونی ذکیه از زندان، محمداجان (نامزد 45 سالۀ ذکیه) به محمد نبی (پدر ذکیه) هشدار داده است که اگر 260 هزار افغانی برایم ندهی، دختر دهسالهات را جرگه به من به «بد» خواهد داد.
محمد نبی ادامه میدهد که پس از رها شدن ذکیه از زندان، محمداجان (نامزد ذکیه) در حالی که ادعای ازدواج با ذکیه را ندارد، هشدار میدهد: «یا برایم 260 هزار افغانی بده، و یا هم دختر ده سالهات را به «بد» میگیرم.»
محمد نبی با آن که خودش از دیدگاه قانون منع خشونت علیه زنان، بر بنیاد گفتههای آگاهان حقوقی، مستوجب سزاست، از دولت و نهادهای حقوقی و مدنی میخواهد که وی را از معرض تهدیدهای محمداجان و «بد» گرفتن دختر دهسالهاش نجات بدهند.
او میگوید که وی توانایی پرداخت این پول را ندارد و اگر از وی پشتیبانی نشود، یا او و خانوادهاش به گونۀ گروهی توسط محمداجان کشته میشوند و یا هم دختر ده سالهاش به «بد» گرفته میشود.
«بد» یکی از گونههای خشونت بر زنان و در فرهنگ سنتی و قبیلهیی افغانستان، روشی برای خاموش کردن برخی منازعات است؛ و به معاملهای گفته میشود که دختری در بدل اشتباه و یا گناه کسی (برادر، پدر و یا یکی از اعضای خانوادهاش) با فیصلۀ جرگه به یکی از طرفهای منازعه که جرگه آن را بر حق ثابت کند، داده میشود و در خانوادهیی که به بد رفته است، مورد خشونتهای فراوان قرار میگیرد.
شماری از باشندهگان بندر بخاری شهر خانآباد میگویند که جرگۀ محلی در ولسوالی خانآباد ولایت کندز نیز خواستههای محمداجان را به بررسی گرفته و گفته است که در صورت نپرداختن260 هزار افغانی از سوی محمد نبی، وی میتواند که دختر دهسالۀ محمد نبی را توسط جرگه به «بد» بگیرد.
موسفیدان بندر بخاری شهر خانآباد نیز برگزاری جرگهیی در بارۀ این پرونده را تأیید کرده، گفتهاند که آنان خواستهای محمداجان را به بررسی میگیرند. خواستهای محمداجان، در حالی در جرگۀ قومی به بررسی گرفته میشود که پروندۀ فرار ذکیه، بنا بر معلومات ریاست دادستانی ولایت کندز، پایان یافته است.
عبدالخالق لعل پوروال، رییس دادستانی ولایت کندز در پاسخ به تصمیم بررسی خواستهای محمداجان در جرگۀ قومی، میگوید که پروندۀ ذکیه با محکوم شدن وی در دادگاه به جزای حبس و فرمان تخفیف رییس جمهور به پایان رسیده است.
در حالی که هنوز فرید – شریک فرار ذکیه- حتا تا هنوز مورد بازپرس قرار نگرفته است. تلاشهای ما برای تماس با فرید و محمدا جان در بارۀ ابراز نظرهایشان به نتیجه نرسید.
در همین حال، نادره گیاه رییس امور زنان ولایت کندز در پیوند به اعمال فشار و به «بد» گرفتن دختر دهسالۀ محمد نبی، میگوید که نهادهای پشتیبان قانون باید عدالت را برقرار کنند و جلو اعمال فشار بر خانوادۀ محمد نبی گرفته شود.
او افزود: «در بیشتر موردها، در حالی که مردان مسبب اصلی جرماند، تنها زنان جزا میبینند و فرید نیز در حالی که ذکیه را فرار داده است، هیچگاهی مورد بازپرس قرار نگرفتهاست.»
او گفت که بر بنیاد قانون منع خشونت علیه زنان کشور، برای کسانی که دختری را به «بد» میدهند بیشتر از ده سال حبس در نظر گرفته شده است و نهادهای امنیتی و دادگاهی در تطبیق قانون، نباید سهلانگار باشند و باید نگذارند که کودک ده سالهیی، به جرمی که ندارد به «بد» داده شود.
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/ آوای زنان افغان