آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Tuesday, December 27, 2011

گلباران دو ستارۀ هنریی در ویانا


 گزارش : شبعۀ ادبیات کانون

کانون فرهنگ افغان در اتریش ، به پیشواز سال نو 2012 م ، بمنظور تحسین و تقدیر فرهنگیان و نخبه گان کشور عزیز مان ، محفلی را به هنر نمایی دو زوج موفق ، علی حفیظ دیفیانی در سالون زیبای کریستال برگزار نمود .
درین شب بیاد ماندنی ، برعلاوۀ تعداد کثیری از هموطنان مقیم کشور اتریش ، از کشور هایی چون هنگری ، چک ، سلواک ، المان ، هالند ، لندن و دوبی نیز اشتراک ورزیده بودند .
 در ابتدا آقای عبدالله ارغندیوال گویندۀ محفل از محترم میر رئیس کانون ، دعوت بعمل آوردند که محفل را با بیانیۀ خویش آغاز نمایند .
محترم میر با عرض سلام ، تشریف آوری هموطنان عزیز را خوش آمدید گفتند و با قدر دانی از همکاری اتحادیۀ بین المللی مهاجران افغان ، پیام محترم اخترمحمد صافی رئیس آن اتحادیه به حاضرین مجلس قرائت کردند .
در ضمن از همکاریهای بی شائبه دوستان فرهنگی کانون ، هر یک محترمه صالحه جان واصل وهاب ، محترمه زهره جویا ، آقای راوش ، جناب محترم صدیق وفا، محترم کریمی استالفی، محترم فضل الرحیم رحیم و آقای زلمی مسجدی  سلیم شاهین  فلم ، استاد وکیل نشات وتعداد زیاد  نویسنده گان کتاب تقدیر بعمل آوردند و کتابهای شان  که بیش  از سیصد جلدبود بعلاوۀ کست های هنرمند موفق کشور لطیف ننگرهاری بمعرض دید و عرضه به هموطنان عزیز پیشکش گردید .
محترم میر با استفاده از یک وقفه ، از شخصیتهای فرهنگی کشور مان هریک محترم جنرال مصطفی خان و محترمه سیمین جان مشرف ، جناب شیرمحمد خاور ، محترمه نسرین جان فروغ ، دعوت بعمل آوردند تا تقدیر نامه و تحسین نامه هائیکه از طرف شعبۀ ادبیات کانون برای هنرمندان و دوستان دیگری تهیه شده بود ، بدستان خویش برای اوشان تقدیم کنند ، که مورد استقبال پر شور حاضرین مجلس قرار گرفت .
عقربه ها ، ساعت یک شب و پایانی محفل را اعلام میکردند و هنرمندان عزیز مان نیز ناگزیر بودند که ختم محقل را اعلان کنند ، اما تماشاچیان با اهدای شاخه های گل و کف زدنهای ممتد ، این دو پیوند افغان ـ هند را گلباران کرده و تقاضای ادامۀ برنامه بودند ، مگر وقت اجازه نداد و این شب پر خاطره و بیاد ماندنی با قدر دانی از آقای میر و استقبال بینظیر از هنرمندان شان بپایان یافت .
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

پنج اعشاریه یک میلیون زن بیوه حاصل جنګ افروزی آمریکا

ارسالی: نجیبه آرش
خبر ګزاری برنا به نقل ازخبر ګزاری رویترز نوشته است : در حالیکه امریکا ازخروج نظا میان  خود از خاک عراق  تا پایان سال جاری میلادی خبر می دهد
که ا در صد از جمعیت زنان این کشور در پی جنګ افروزی آمریکا بیوه شده اند ګزارش کمیته هلا احمر عراق نشان می دهد: ازحضور نظامی امریکا در عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی هزاران سرباز ،نیروی پلیس وشهروند غیر نظامی در حملات ترورستی یا عملیات نظامی جان خود را از دست داده اند ۰حد ود ۲۳در صد از جمعیت ۳۰میلیون نفری عراق زیرخط فقر بسر می برند که بیشتر این جمعیت را زنان بی سر پرست تشکیل می دهد ۰دولت عراق در سال ۲۰۰۹میلادی قانونی برای حمایت قربانیان جنګ تصویب کرد که بر اساس آن به زنان بیوه ماهانه ۸۵ دالر و به هر یک از فرزندان شان ۱۳ دالر داده می شود اما به هیچ صورت این مبالغ برای تامین هزینه های اجاره مسکن و زنده ګی آنان کافی نیست
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان

ز مردم دین و ایمان را گرفتند

                                            

شاهکاری ازسیمین بهبهانی


ارسالی: میم آریانا از کشورهالند

قلم
چرخید و فرمان را گرفتند

ورق ب
رگشت و ایران را گرفتند

به تیتر «
شاه رفت ِ» اطلاعات

توجه کرده 
کیهان را گرفتند

چپ و مذهب
 گره خوردند و شیخان
شبانه جای 
شاهان را گرفتند

همه
ازحجره‌ها بیرون خزیدند

به سرعت 
سقف و ایوان را گرفتند


گرفتند و گرفتن کارشان شد

هرآنچه خواستند آن را گرفتند


به هر
انگیزه و با هر بهانه
مسلمان
، نامسلمان را گرفتند
به جرم بدحجابی، بد لباسی

زنان را نیز، مردان را گرفتند


ولیکن در عوض 
نان راگرفتند

یکی
نان خواست بردندش به زندان
از آن بیچاره 
دندان را گرفتند

یکی
 آفتابه دزدی گشت افشاء

به دست آفتابه 
داشت آن را گرفتند

یکی
خان بود از حیث چپاول

دوتا
مستخدم خان را گرفتند

فلان
 ملا مخالف داشت بسیار

مخالف‌های 
ایشان را گرفتند

بده مژده به 
دزدان خزانه
که
شاکی‌های آنان را گرفتند

چو شد
درآستان قدس دزدی

گداهای خراسان 
را گرفتند

به جرم 
اختلاس شرکت نفت

برادرهای دربان
 را گرفتند

نمیخواهند چون 
خر را بگیرند

محبت کرده پالان را گرفتند

غذا را آشپز چون شور میکرد


سر سفره 
نمکدان را گرفتند

چو آمد سقف مهمانخانه پائین

به حکم شرع مهمان را گرفتند


به قم از روی 
توضیح ‌المسائل
همه
 اغلاط قرآن را گرفتند

به جرم 
ارتداد از دین اسلام
دوباره
 شیخ صنعان را گرفتند

به این گله دوتا
 گرگ خودی زد

خدائی شد که 
چوپان را گرفتند

همه این‌ها جهنم؛ این خلایق


ز مردم دین و ایمان را گرفتند

 

پدرم گفت اگر دانشگاه بروی دیگر دختر من نیستی

عارف یعقوبی
دوشنبه 26 دسامبر 2011 - 05 دی 1390
حمیده نام مستعار دختری است که با وجود تهدید طالبان و مخالفت پدرش برای شرکت در کانکور به شهر آمده است
دختری که از ولسوالی نا امن قره باغ برای شرکت در امتحان ورودی دانشگاه (کانکور/کنکور ) به شهر آمده، می گوید، درشرایط بسیار دشوار نا امنی و نگرانی های روانی درس خوانده و برای امتحان کانکور آماده شده است.حمیده می‌گوید چندین بار طالبان به او هشدار داده اند و یکبار هم مردان مسلح در مسیر راه مکتب، او را متوقف کرده و گفته اند اگر از مکتب دست برندارد، پاها وگوشهایش را خواهند برید.
این دختر می گوید که"روزهای تلخی را سپری کردم، برای پنهان شدن از دست طالبان مجبور بودم، گاهی به مکتب نروم، گاهی لباسهای کهنه و فرسوده بپوشم و همیشه راه و زمان رفتن به مکتب را تغییر دهم. البته که برخی از دختران دیگر هم مشکلات شان کمتر از من نبود.
برای همین او از من خواست تا در گزارش، او را به اسم مستعار حمیده معرفی کنم. حمیده می گوید پدر و مادرم با ادامه درسم مخالف اند، زیرا آن‌ها می‌ترسند که مبادا طالبان باخبر شوند که من در دانشگاه رفتم و آنگاه مورد اذیت و آزار طالبان قرار گیرند.
حمیده را در محل ثبت نام داوطلبان به مکتب/ مدرسه "شمس العارفین" در مرکز شهر غزنی دیدم. او به همراه دختران دیگر به شهر آمده بود تا در امتحان ورودی دانشگاه شرکت کند.
یکی ازمسئولان امتحان کانکور گفت، امسال بیشتر دختران از روستاهای دور دست آمده اند، مناطقی که چند سال است از لحاظ امنیتی وضع چندان خوبی ندارند.
با این ذهنیت در میان دختران داوطلب کانکور، که برای ثبت نام صف بسته بودند رفتم و با شماری از این دختران صحبت کردم. خیلی‌های از آن‌ها مشکلات مشابه ای داشتند. نبود امکانات درسی، نگرانی از تقلب در کنکور، نا امنی، سردی هوا و موارد دیگر.

حمیده می گوید که برای تامین خرجم از یک هم‌کلاسی پول قرض گرفتم و برایش وعده داده‌ام که بعد از فراغت دانشگاه وقتی در جایی کار پیدا کردم قرضش را ادا کنم.
اما حرفهای حمیده با بقیه فرق داشت او گفت که در جریان درسهای مکتب، پدر و مادرش هم به شدت دچار تشویش های روانی شدند. اما برایم اجازه دادند که فقط تا صنف دوازده (سوم راهنمایی) درس بخوانم.
حمیده گفت: پدرم به من گفته است که اگر می‌خواهی در امتحان کانکور شرکت کنی و در آینده، دانشگاه درس بخوانی، دیگر دختر من نیستی و من هیچ کمکی برای تو نخواهم کرد.
راه حل تامین خرج دانشگاهمشکل دختران گاه بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می شود. وقتی خانواده ها برای جلوگیری از ادامه تحصیل دختران آنها را تحت فشار می گذارند و تهدید می کنند که خرجشان را نمی دهند، بسیاری از دختران منصرف می شوند اما حمیده برای تامین هزینه های تحصیل راه دیگری پیدا کرده است.
حمیده می گوید: بیشتر دختران با یکی ازاعضای خانواده به شهر غزنی آمده اند اما من تنها هستم، خرجم را از یک هم‌کلاسی ام پول قرض گرفتم و برایش وعده داده‌ام که بعد از فراغت دانشگاه وقتی در جایی کار پیدا کردم قرضش را ادا کنم. شاید دیگر به محل و روستای خودم برنگردم اما برخی از دوستانم در شهر غزنی هستند که می توانم تا مشخص شدن نتیجه امتحان کنکور در خانه آنها بمانم.
حمیده اجازه داد تا با برقع از او عکس بگیرم. از او پرسیدم چرا می‌خواهد برای ادامه تحصیل این همه مشکلات وخطرات را برای خود و خانواده اش قبول کند؟
حمیده گفت، می‌خواهم برای همه ثابت کنم که دختران در افغانستان تحصیل را دوست دارند و نمی خواهند بی‌سواد باشند. بی‌سوادی بدتر از مردن در زیر تیر طالبان است.
او گفت می‌خواهم رشته حقوق و علوم سیاسی بخوانم و ازحقوق زنان بی‌سواد دفاع کنم.
عبدالقدوس رسولی، معاون ریاست آموزش و پرورش درغزنی گفت مقامات درتلاش اند، تا برای دانش آموزانی که مشکلات اقتصادی دارند امکانات اتاق و مصارف ترانسپورت شان را فراهم کنند.
سالی یکبار وقتی دختران داوطلب کانکور با برقع های آبی، از نقاط مختلف این ولایت، برای شرکت در کانکور به شهر می‌آیند، ترکیب معمول جمعیتی در نامزد پایتخت فرهنگی کشورهای اسلامی، بهم می خورد.
غزنی در سالهای گذشته یک منطقه ای ناامن برای دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دختر بوده است. ده ها مکتب دختران در ولسوالیهای مختلف ولایت غزنی به دلیل نا امنی مسدود اند.
بیش ازهفت هزار دانش آموز امسال در غزنی داوطلب کنکور هستند که ۴۰ درصد شان دختر اند و این در شهری که بیشتر چهره مردانه دارد، به چشم می آید. در شهر غزنی، که نامزد پایتخت فرهنگی کشورهای اسلامی است در سال ۲۰۱۳ است، معمولا زنان از انظار عمومی به دورند و تعداد اندکی از زنان درشهر و بازار دیده می شوند.
سالی یکبار وقتی دختران داوطلب کانکور با برقع های آبی، از نقاط مختلف این ولایت، برای شرکت در کانکور به شهر می‌آیند، ترکیب معمول جمعیتی در نامزد پایتخت فرهنگی کشورهای اسلامی، بهم می خورد.
گشت و گذار دختران داوطلب کانکور در شهرغزنی، برداشت های متفاوتی را در میان مردم این شهر خلق می کند.
برای عده ‌ای مایه تعحب است که دختران در شرایط دشوار و در فضای نا امن غزنی، شور و شوق تحصیل دارند، برای شماری هم حضور دختران درشهر، نوع سرگرمی محسوب می‌شود
این افراد درکمین آبی پوشان داوطلب کنکور می ایستند و از تماشای آنها لذت می برند.
تعدادی هم، حضور دختران را نوع هنجارشکنی حساب می‌کنند که خلاف باورهای سنتی، حاضرند پس از سپری کردن امتحان کنکور راهی دانشگاه‌ها شوند.
مقام های دولتی اما به این حضور افتخار می کنند و این فضا را دستآورد دولت می دانند. مقامهای دولتی سعی می کنند نشان دهند که هشدارهای پی هم طالبان، حملات آنها بر مدارس دخترانه و تهدید های روزمره شان، بی اثر بوده است و جمع کثیری از دختران غزنی تمام سال به مدرسه رفته اند و حالا پس از پایان مدرسه، آهنگ ادامه تحصیل در دانشگاه دارند. بی‌بی‌سی
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان