آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Wednesday, June 1, 2011

مدرسه های دینی محلی آموزشی بنیاد گرایی

                                                                                 
                    

نگرانی نهاد حقوق بشر از کشانده شدن دانش آموزان مدارس دینی به سوی بنیادگرایی در شمال شرق کشور


مسوولین کمیسیون مستقل حقوق بشر می گویند مدارس دینی در ولایت تخار و قندوز شاگردان شان را به بنیادگرایی می کشانند. هیات هفت نفری مرکب از دونماینده وزارت حج اوقاف، کمیسیون مستقل حقوق بشر و موسسه دادخواهی آموزش برای دختران و زنان بی بضاعت که به تاریخ چهارم جوزا به ولایات تخار و قندوز برای  رسیدگی به قضیه تجاوز بر دختر 13 ساله در ولایت تخار رفته بودند، گزارش دادند که خانواده های این منطقه از وضعیت مدارس دینی شکایت دارند.
این هیات در دیدار با والدین شاگردان مدارس دینی دریافته اند که دانش آموزان مدارس دینی پس از شامل شدن به این مدارس گوشه نشین شده اند.
پلوشه حسن مشاور مستقل برای نهاد های جامعه مدنی گفت: خانواده ها این دانش آموزان و مردم ولایت قندوز و تخار به آنها شکایت کرده اند که دختران وپسران شان پس از رفتن درمدارس دینی، اخلاق شان تغییر کرده، در بعضی موارد تنهایی را ترجیح می دهند، و بعضاً هم والدین شان را به کفر متهم می نمایند.

خانم حسن افزود : بیم آن می رود که این دانش آموزان در حملات انتحاری اشتراک نمایند و یا هم در حملات تخریبی در ولایت های شمال شرق کشور دست بزنند.
وی پیشنهاد نمود که وزارت معارف و پولیس امنیتی در این ولایات باید از این مدارس نظارت نمایند که آیا نصاب درسی این مدارس مطابق نصاب درسی وزارت معارف است یا خیر و هم اینکه چی کسانی آنان را آموزش می دهند یا آموزگاران داخلی اند یا خارجی؟

پلوشه حسن مشاور مستقل برای نهاد های جامعه ی مدنی گفت: مسوولین دولتی تخار خواهان ایجاد خانه ی امن در این ولایت هستند.
داکتر ثریا صبحرنگ کمیشنر کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در مورد مینا گل دختر 13ساله ی که مورد تجاوز جنسی در ماه گذشته قرار گرفته بود، گفت: این دختر باشنده قریه قلبرز نزدیک شهر تالقان است و مورد تجاوز شش تن قرار گرفته است.
وی گفت: هدف سفر هیات هفت نفری رسیدگی به قضیه تجاوز و حمایت معنوی از وی و بررسی وضعیت اطفال و زنان در این ولایت ها بوده است.
وی افزود: این هیات با مقام ولایت تخار وفرمانده امنیه این ولایت دیدار نمود، که مسوولین تعهد کردند که مجرمین مورد پیگرد قانونی قرار گیرند و این دختر 13 ساله به کابل برای طی مراحل محکمه آورده شود.

این درحالیست که درسال گذشته 13مورد تجاوز جنسی دراین کمیسیون ثبت گردیده وامسال 9 مورد قتل زنان ودختران ثبت گردیده است .
همین گونه روز گذشته درولایت سرپل بالای دختر 15ساله یک مرد 45 ساله تجاوز نموده بود.
منبع: رادیو سلام وطندار

کودک افغان در پی ای یک لقمه نان

عزیز کودک افغان روزت مبارک
هزاران کودک افغان مشغول در کار های شاقه
امروز اول جون مصادف با روز جهانی حمایت از کودکان است و ازین روز در سراسر دنیا تجلیل بعمل می آید. در کشور عزیزم ما افغانستان ، ازین روز در حالی تجلیل می نمایند که در حدود 6 میلیون کودک با خطراتی جدی  چون سوء استفاده های جنسی، کارهای شاقهً بالا تر از توانمندی های جسمی شان مشغول بوده و هم چنان در فروش مواد مخدر، جاسوسی ، حملات انتحاری ازین موجودات نحیف استفاده زیادی صورت میگیرد.
اطفال با اجرای چنین امور سخت و سنگین ، فقر و تنگدستی نمی توانند که به مکتب بروند و از نعمت سواد بهره مند گردند.
هر چند پس از سقوط طالبان پیشرفتهای نسبی در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی در افغانستان رخ داده است و هم چنان برای دفاع از حقوق بشر و حقوق زن ، کمیسیون حقوق بشر و وزارت امورزنان ، بنیاد گذاشته شد.
اما دریغ و صد افسوس که مهمترین قشر جامعه ما یعنی اطفال مورد بی مهری قرار گرفته و از مزایای نظام دموکراسی و از حمایت سازمانهای مدافع حقوق بشر بی بهره مانده اند.
بعد از سه دهه جنگ در افغانستان، چیزی که در شهرها بسیار به چشم می خورد، هزاران کودکی است که به دنبال نانی برای خانواده شان از بام تا شام سخت ترین کارها را انجام می دهند و برخی دیگر ، در زباله ها به دنبال چیز با ارزشی می گردند و یا شیشه موترها را تمیز می کنند.
عده دیگری از این کودکان نیز به دست اشخاص سودجو می افتند که از آنان سوءاستفاده می کنند. در افغانستان شاید بارها و بارها از طریق رسانه های گروهی ،گزارشاتی اززبان کودکان شنیده باشید که این کودکان فقیر به عمل انتحاری سوق داده شده اند.
این کودکان از سوی مخالفین دولت برای کشتار مردم آموزش می بینند . وقتی از آنان سؤال می شود که چرا دست به چنین اعمالی زده اید می گویند به ما گفته شده بود زمانی که شما حملات انتحاری را انجام می‌دهید کافران کشته و شما زنده می‌مانید و ما به شما پول فراوان می‌دهیم!!
کاش قصه به این جا ختم می شد از سوی دیگر نیروهای امریکایی کودکان و نوجوانان افغانی را برای کشف ماین ها، خمپاره ها و دیگر ادوات جنگی پر خطر به کار می گیرند و در ازای این کار، به آنها دستمزدی ناچیز می پردازند؟!
متاسفانه که این کودکان محروم برای بدست آوردن لقمه نانی باید تاوان گرانی را بدهند.
در برخی از خبرها نیز از افزایش اعتیاد میان کودکان در کشور سخن زده شده بود. عده ای از کشاورزان و سود جویان در مقابل کار در مزارع خشخاش به کودکان و نوجوانان افغان به جای دستمزد تریاک می دهند!
اگر توجه جدی از جانب دولت به حال این قشر فوق العاده آسیب پذیر جامعه صورت نگیرد. این کودکان باز هم مشکلات زیادی را در آینده ها به جامعه خود ببار خواهند آورد. ادارات کار و امور اجتماعی باید در سراسر کشور پروژه های ظرفیت سازی را ایجاد و این بخش بیچاره کشور را ، را آموزش های حرفوی بدهند تا اطفال هم درس بخوانند و هم کار نموده ، مصارف خود را تامین نمایند.
 تا تغیرات مثبت در وضعیت اقتصادی مردم صورت نگیرد. محال است که کودکان عزیز ما ازین مصیبت نجات یابند.
وقتی امروز مروری به روز نامه ها و جراید کشور داشتم  وگزارشاتی گوناگونی را در باره کودکان مان خواندم . اشک ها از چشمانم سرازیر و مانع ادامه خواندن شد .
آرزومندم که جنگ در کشور مان هر چه زودتر پایان یابد. دولت به حال مردم و در سر لوحه همه ، به کودکان توجه خاصی را مبذول دارد. تا دیگر کودکی بالای جسد والدین خود گریه نکند. والدین بسوی کار و کودکان به به سوی مکتب بروند و مانند گل های بهاری زیبا و مانند غنچه های آن همیشه شاد و پر تبسم باشند.