آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Monday, May 9, 2011

بسته شدن مکتب قابلگی ، باز شدن دروازه مرگ و میر مادران و کودکان




  بهترین مکتب قابلگی کشور بسته شد                                         

سهراب پامیری – شهر کندز  دوشنبه 12 - 2 1390                          
چارمین دور فارغان مکتب قابلگی کندز که سه سال مداوم مقام   بهترین مکتب قابلگی در کشور را به دست آورده است، زمانی سند فراغت به دست آوردند که این مکتب به روی دانش‌آموزان بسته شد.
19 تن از دانش‌آموزان مکتب قابلگی کندز فارغ التحصیل شدند. به گفته‌ی مسوولان صحت عامه و اداره مکتب قابلگی ولایت کندز، این مکتب که از سه سال به اینسو مقام نخستین مکتب قابلگی را در سطح کشور به دست آورده بود، به خاطر نبود پشتیبانی مالی، بسته شده است.
دوکتور ظفر نوری رییس صحت عامه کندز در محفل فراغت آخرین دور شاگردان این مکتب، پشتیبانی و حمایت دولت از این مکتب را خیلی ناگوار دانسته افزود: "در شرایطی که هنوز مرگ و میر مادران در افغانستان آمار بالایی دارد، بسته شدن بهترین مکتب قابلگی کشور که سه سال پیهم در بهبودی‌ کیفیت مقام نخستین را در کشور به خود اختصاص داده است، نگران کننده است."
دوکتور نوری گفت که تا سال 2007، از هر 4 مادری که زایمان می‌کردند، یک تن آنان جان می‌باخت ولی اینک با عرضه خدمات بهتر صحی، از هر 6 مادری که زایمان می کنند، یک تن آنان جان می‌بازد که این موضوع نیز هنوز به طور جدی نگران کننده است.
رییس صحت عامه کندز گفت که مردم و شورای ولایتی باید برای بودجه یابی و جلب توجه مقام های عالی، برای آغاز دوباره فعالیت مکتب قابلگی کندز کار کنند.
محمد حسین خیل، معاون شورای ولایتی کندز نیز از بسته شدن بهترین مکتب قابلگی کشور ابراز نگرانی کرده افزود که آنان برای بازگشایی این مکتب، تلاش می‌کنند.
مکتب قابلگی کندز، توسط موسسه میرلین کف، که خدمات صحی ولایت های شمالشرق را از دولت افغانستان اجاره کرده است، به آموزش دهی می پرداخت که گفته می‌شود وزارت صحت عامه، بودجه کاری و آموزشی این مکتب را مسدود کرده است.
دوکتور سیدحسین شاه هاشمی، رییس موسسه میرلین کف، گفت که از سال 2007 به این طرف توسعه‌های فراوانی در زمینه بهداشت و صحت در کندز به میان آمده است.
دوکتور هاشمی گفت که در سال 2007 در ولایت کندز تنها 38 مرکز بهداشتی فعالیت داشت، در حالی که اینک شمار مرکزهای صحی در این ولایت، به 57 مرکز می رسد.
بر بنیاد گفته های او، در سال 2007، تنها 350 خانم، زیر مراقبت ولادت های صحی زایمان می کردند، در حالی که این رقم امروز به 1050 خانم می رسد.
او گفت: "وضعیت مادران خیلی ناگوار است و آوردن تغییر در این زمینه، مستلزم ایجاد مکتب ها و آموزشگاه های بیشتر صحی برای خدمت به مادران است، و بسته شدن بهترین مکتب قابلگی کشور، می‌تواند اثر ناگواری بر وضعیت مادران این ولایت در دراز مدت داشته باشد."
همین گونه، دوکتور همایون خاموش، رییس شفاخانه حوزه‌ای "پروفیسور عزیزالله صفر" در کندز، بسته شدن این مکتب را یک مشکل جدی خواند و افزود که نباید این مکتب بسته باقی بماند.
چهارمین دور قابله های مکتب قابلگی کندز در حالی فارغ شدند که مکتب قابلگی کندز بسته می‌شود و قابل نگرانی این است که به گفته‌ مسوولان اداره های صحی، کم کردن  توجه به وضعیت مادران، 68 درصد نفوس کشور(مادران و کودکان) را زیر هشدارها و خطر های صحی قرار می دهد.
گفتنی است که مکتب قابلگی کندز از باسابقه دارترین و معیاری ترین مکاتب نوع خود در کشور است و تا کنون صدها تن  پرسونل صحی شامل زنان و مردان را آموزش داده که هم اکنون مصروف انجام خدمت در مراکز و کلنیک های صحی کندز و ولایات همجوار آن میباشند.

تجاوز جنسی بالای شریفه دوازده ساله

تجاوز جنسی به یک کودک سیزده ساله در افغانستان
روستای آلوچه: دوشنبه 09 مه 2011 - 19 اردیبهشت 1390  
مردان مسلح در روستایی در ولایت تخار در شمال شرق افغانستان به یک دختر دوازده ساله تجاوز کرده اند.اعضای خانواده این کودک می گویند شش تن از این افراد، لباس پلیس به تن داشته اند.
اداره محلی امور زنان در ولایت تخار این حادثه را تائید کرده و مقامات پلیس این ولایت گفته اند که در جستجوی عاملان این حادثه هستند.
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نسبت به آنچه که افزایش موارد تجاوز جنسی می خواند، ابراز نگرانی کرده است.
این کمیسیون به بی بی سی گفت که سال گذشته سی و نه مورد تجاوز جنسی بر زنان و دختران در سراسر افغانستان نزد آنها ثبت شده است، در حالی که آمار واقعی این گونه حوادث می تواند به مراتب بیشتر باشد چون به گفته مقامات این کمیسیون، در بسیاری از موارد به دلیل ترس از پیامدهای اجتماعی آن، خانواده ها حاضر به "افشای" اینگونه موارد نمی شوند.
روستای که شریفه (نام مستعار) در آن مورد تجاوز جنسی قرار گرفته، "آلوچه" نام دارد.
این روستا در منطقه ای موسوم به قولبرس در فاصله ده کیلومتری مرکز ولایت تخار و در مسیر بزرگراه تخار - قندوز قرار گرفته است.
کاکای (عموی) شریفه می گوید که شامگاه گروهی از افراد مسلح به خانه آنها حمله کرده و آنان را مورد لت و کوب قرار دادند.
او می گوید: "دستهای مرا بستند و مرا لت و کوب کردند. بعد از دست او (شریفه) را گرفته و گفتند که قوماندان (فرمانده) با تو کار دارد... همان شب این طفلک (کودک) را بیمارستان بردیم."
این حادثه روی زندگی شریفه که هنوز کودکی بیش نیست، به شدت تاثیر گذاشته است. او می گوید قادر نیست از خانه بیرون شود.
شریفه در حالی که می گریست گفت: "نزد پدر و مادر روی ندارم. اجازه ندارم از خانه بیرون شوم. همه بر من می خندند. نمی توانم از خانه بیرون شوم."
او افزود: "آنها (افراد متجاوز) را بگیرید، اعدام کنید."
مسئولان امنیتی در تخار می گویند که بدنبال ردیابی عاملان این حادثه هستند اما هنوز به گفته آنها کسی بازداشت نشده است.
ولی کاکای شریفه نیروهای امنیتی محل را مقصر می داند که نتوانستند به موقع عمل کنند. او می گوید، باوجودی که نیروهای امنیتی را از این حادثه آگاه کرده بودند، اما این نیروها زمانی به خانه آنها رسیدند که افراد مسلح از آنجا رفته بودند.
پدر شریفه که در زمان حادثه در ایران بود و پس از شنیدن این خبر خود را به خانه رساند، به بی بی سی گفت که آنها خواستار بازداشت و محاکمه این افراد هستند.
این تنها پدر شریفه نیست که چنین درخواستی را مطرح می کند، بلکه خانواده های قربانیان تجاوز جنسی در سراسر افغانستان خواهان تامین عدالت هستند، اما این خواستها، در بسیاری موارد با ضعف پلیس و نهادهای عدلی و قضایی افغانستان در پیگرد و مجازات عاملان تجاوز جنسی روبرو شده است.
بشیر پیمان

چطور میتوان با عصبانیت مبارزه کرد ؟


برای جلوگیری از عصبانت چه باید کرد؟ 
         
                                محترمه س.ا ازپولند پرسیده اند؛
     

 درین روز هااحساسی عجیبی دارم ، احساس خرده گیری و ناراحتی می کنم. با کوچکترین رفتار و یا هم شوخی از طرف دوستان و خانواده عصبانی می شوم، بعضاً هم از کنترول خارج شده با صدای بلند و با عصبانیت شدید عکس العمل از خود نشان میدهم. که این عمل حالت مرا بعضاً کاملاً وحشتناک ساخته ، حتا به سردردی شدیدی مبتلایم می سازد. زمانیکه رو به تابلیت های ضد درد می آورم و با استفاده از آن بهترمی شوم.ازاعمال انجام داده ام نادم شده ورفتارم را اشتباهی محض میدانم.
احساس شرمساری می کنم. درحالیکه به خوبی میدانم که عصبانیت آرامش مرا بهم زده و مرا در جهنم داد و فریاد، مواجه می سازد. نمی توانم خود را ازشرآن نجات دهم . لطفاً شما بگوئید چه کنم؟
دوست عزیز نکته مهم و قابل درک را، شما خود در ایمیل تان گنجانیده و به و ضاحت به آن اشاره نموده بودید.
عصبانت واقعاً چیزی زشت و بد است زیرا بوجود آمدن عصبانیت باعث فروپاشی خانواده ها نیز می گردد. چنانچه داکتر رحمانی در یکی از صحبت های خود در باره عصبانیت چنین گفتند: که اگر ما عصبانیت را مانند سارقی تصور کنیم . بناء عصبانیت دارای خاصیت دزد است. و این دزد یا سارق، عشق،علاقه،صفا،صمیمیت و دوستی را که درنهاد و یا در درون ما وجود دارد.آنرا می رباید. زیرا ما با بروزعصبانیت بهترین ارزش های شخصی خودرا، خود در معرض دزدی قرار میدهیم و از حفظ و نگهداری آن عاجزمی شو یم.
بدین سبب ما نباید به عصبانیت اجازه بدهیم که به احساسات ما غلبه وارد نموده و بالای ما نفوذ و تاثیرگذاشته و به اصطلاح دار و ندار، شخصیت و هویت و سرمایه معنوی ما را، از ما برباید.  برای راه های بیرون رفت ازین معضله پیشنهاد می نمایم که: اگرعصبانیت بالا شما فشار وارد نمود. به آرامی محل تان را ترک نموده و خود رادر یک جای مناسب و هوای تازه رسانیده حد اقل ده بار تنفس عمیق نمائید. قسمیکه هوا را از طریق بینی داخل شش ها نموده و ازطرق دهن خارج سازید. با همین خارج ساختن ها ، خود را متیقین سازید که موجی از نا راحتی ها را از بدن خود خارج نموده و درعوض آرامش را در بدن خود  مستولی می سازید. بعضاً داکتران و کارشناسان این بخش به این عقیده هستند که اگرناراحتی کمتر دارید از یک تا ده شمار کنید و اگرهم زیادتر است تا صد بشمارید. زیرا تا صد عدد شمردن زمانی نسبتاً زیاد تر را در بر می گیرد و عصبانیت ما نیز پائین آمده و فروکش می کند و شما به آرامی می توانید تعادل خود را باز یابید.
اگر درمیان خانواده چیزی باعث اذیت و آزار تان می شود و شما را به ناراحتی سوق میدهد. به آرامی به اتاق خواب خود رفته و مدت حد اقل پانزده دقیقه استراحت نمائید و درین مدت چشم های خود را ببندید . ولی به هیچ کس و هیچ چیز فکر نکنید.
اگر در محل کار هستید عصبانیت را فراموش کنید تا کریدت خوب به نزد همکاران حاصل نموده باشید. هم چنان فعالیت غیر منظم غدوات داخلی بدن و انزایم های طرق هضمی باعث عصبانیت انسان ها می گردد. درین صورت باید به داکتر مراجعه شود. 
  نباید آبرو و حیثیت ما قربانی عصبانیت شود. 

شیرین نظیری