آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Sunday, February 13, 2011

روز عاشقان مبارک

والنتین چیست؟
والنتين يا همان روز عاشقان همه ساله در سراسر جهان «بتاریخ 14 فبروری برابر با 25  دلو»
جشن گرفته ميشود.سمبولهای ولنتين قرار شرح ذیل است:
1
- شكل يك قلب ساده و يا تير خورده: قـلب مركز احساسات درونی
انسان ومحل لطف و مهربانی است. قلب تير خورده نشانه آسیب و یا
خدشه دار شدن قلب است. زمانیکه یکی از طرفین به محبت خود پایان دهد.
هم چنان قلب تیر خورده سمبول پيوند و اتحاد زن و مرد نيز شده می تواند.
2- كيوپيد(CUPID): كـه به شـكل يك كودك برهنه، فربه و
بالدار ترسيم ميگردد. اين كودك شيطان با لبخندي موذيانه
تـيـر و كمان نيز با خود حمل ميكند. چنانچه يكی از تيرهای
اين كودك به قلب فردی اصابت كند وی فورا عاشق ميشود.
كـيوپيد در واقع پسر ونوس الهه عشق و زيبايی در افسانه
های روم باستان  می بـاشد. معنی لغوی آن "آرزو " است.
كوپيد برخی اوقات آمور
(AMOR) نيز ناميده ميگردد. همتای
كوپيد در افسانه هاي يونانی اروس (
(EROS نام دارد.
3
- كبوتر،قمری و مرغ عشق: اين پرندگان
نماد وفاداری، پاكی و معصوميت هستند.

4- گل رز: گل سرخ شهبانوی گلهاست. نماد جنگ و صلح، عشق وگذشت.
5- تور: جنـس دستـمال خانم هـا را در گـذشـته تشـكـيـل
ميـداده است. در زمــانهای ديرين رسم برآن بوده كه هرگاه
دسـتـمال خـانمـی به زميــن می افتاد مردی كه متوجه آن
ميشده بلافاصله آن را از زمين برداشته و به  زن ميداد.

6
- گره هاي عشق: از يك عده حلقه ها در هم تنيده و بافته
شـده تشكـيـل يـــافته است. اين حلقه ها آغاز و پايانی ندارند و نماد
عشق جاودانی و پايدار است.

7- علامت"
X":اين علامت به معنی بوسه در كارت هاي تبريك و نامه هاي روز ولنتين است.
8
- روبان قرمز: اين رسم به زمانهای قديم بازميگردد كه شواليه هاهنـگـاميكه عـازم جنـگ
بودند نوار يا روسری از معشوقه خود دريافت كرده و آن را به يادگار با خود ميبردند.
* ساليانه بيش از يك ميليارد كارت تبريك ولنتین در سراسر جهان رد و بدل ميگردد كه 85 درصد آنها توسط زنان خريداري ميشود.

* ساليانه 50 ميليون گل رز و ميليونها قطعی چاكلیت در سالروز ولنتين هديه داده ميشود كه اغلب آنها را مردان خريداری ميكنند.
* هداياي روز ولنتين شامل: گل رز و يا دسته گل كوچك، چاکلیت، كارت تبريك ولنتين، گودی، شمع، يك نامه عاشقانه، يك قطعه شعر عاشقانه و يا هديه كوچك.
* براي جشن گرفتن اين روز به يك كافی شاپ و يا برای صرف شام به يك رستوران برويد.
* رنگهاي روز ولنتین شامل قرمز، سفيد و صورتی است.
* در خصوص تاريخچه و مبداء ولنتين اختلاف نظر وجود داشته تا جايی كه ولنتين با افسانه در آميخته است.
* هويت ولنتين مبهم است. در كل 3 روايت در رابطه با ولنتين نقل گرديده كه به آنها اشاره ميكنيم.
* جشنواره اي به نام LUPERCALIA كه 15 فبروری  در روم باستان ميان مرم متداول بوده است. لوپركاليا جشن پاکیزه کردن و زمان خانه تكانی بوده است.در اين جشن مشركين از خدای LUPERCUS بخاطر محافظت از چوپانها و گله هايشان از گزند گرگها قدردانی ميكردند. در اين فستيوال به منظور بزرگداشت FAUNUS خدای حاصلخيزی، باروری و جنگلها روميان يك سگ و دو بز نر را قربانی كرده و از پوست آنها شلاق ميساختند. مردان با اين شلاقها به ميان مردم رفته و به هر كسی كه ميرسيدند ضربه ای با شلاق به آنها ميزدند. دختران  داوطلبانه برای شلاق خوردن صف ميكشيدند. آنها اعتقاد داشتند كه شلاق خوردن با تازيانه های ساخته شده از پوست بز باروری آنها را تضمين ميكند. همچنين در اين جشن طی بزرگداشت الهه ای بنام   JUNO FEBRUTA  زنان مجرد نامه هاي عاشقانه مينوشتند و درون گلدانهای مي انداختند. (و يا تنها نام خود را روی برگه ای مينوشتند) مردان مجرد روم نيز هر كدام يكی از اين يادداشتها را از درون گلدانها بيرون كشيده و مشتاقانه بدنبال دختر نويسنده نامه ميرفتند. (نوعی دوست يابی) اين آشنای ها اغلب به ازدواج می انجاميد. اين رسم تا قرن هجدهم ادامه داشت اما از آن به بعد مردان روم ترجيح دادند پيش از آشنای زن را ببينند!
* كليسای كاتوليك حداقل 3 قديس بنام VALENTINE و يا VALENTINUS شناسای كرده  كه هر سه در روز 14 فوريه به شهادت رسيده اند.
* ولنتين مقدس يك كشيش مسيحی بوده كه در قرن سوم خدمت كرده است. زمانی كه امپراطور CLADIUS دوم بر روم حكمرانی ميكرده. كلاديوس دريافت كه مردان مجرد از آنجای كه همسر و خانواده ای ندارند (مردان متاهل حاضر به ترك همسر و خانواده خود نبودند) نسبت به مردان متاهل بيشتر به سربازی روی آورده و سربازان بهتر، كاراتر و جنگجو تری نيز ميباشند. از همين رو ازدواج را برای مردان جوان غير قانونی و ممنوع اعلام كرد. ولنتاين كه اين حكم را ناعادلانه و ظالمانه ميپنداشت از فرمان كلاديوس سرباز زد. ولنتين مخفيانه عشاق جوان را به عقد يكديگر در می آورد. هنگامی كه اين عمل ولنتين بر ملا گشت كلوديوس حكم اعدام وی را صادر كرد.
* خود ولنتين نخستين فردی بود كه براي اولين بار نامه ولنتين را نگاشت. وی هنگامی كه در زندان بسر ميبرد دلداده دختر جوانی شد كه دختر زندانبان وی بود. اين دختر جوان  زمانی كه ولنتين در بازداشت بسر ميبرد به ملاقات وی می آمد. در انتهای اين نامه ولنتين چنين نوشته بود: "از طرف ولنتين تو." اين عبارت كماكان در نامه هاي روز ولنتين استفاده ميشود.
* ولنتين در روز 14 فبروری اعدام شد. تقريبا در سال 269 پس از ميلاد. به گراميداشت وي كليسايی در سال 350 پس از ميلاد بنا گرديدكه پيكر وی نيز در آنجا دفن شده است. در واقع روز ولنتين سالروز مرگ و خاك سپاريی ولنتين ميباشد.
* پاپ  اعظم GLASIUS فردي بود كه روز 14 فبروری را، در سال 498 پس از ميلاد، روز ولنتين (ST. VALENTINE`S DAY) نام نهاد. در واقع وی اين روز را جايگزين آيين كفرآميز لوپركاليا كه مختص كافران بود كرد. وی در گلدانها عوض نام دختران اسامی مقدسين مسيحی را نهاد. و با اين كار به لوپركاليا تقدس بخشيد. در اين آيين مرد و زن هر دو يك نام قديس را از گلدان بيرون ميكشيدند كه ميبايست تا آخر سال خصوصيات اخلاقی آن قديس را  الگو قرار داده  و در خود متجلی می ساختند.
* روايت ديگر: در دوران كلاديوس مسيحيت به شدت سركوب ميشد. ولنتین نه تنها كشيش و مبلغ مسيحيت بود بلكه رهبر جنبش زير زمينی مسيحيان نيز بود. اغلب كشيشها در اين دوران زندانی و سپس اعدام گرديدند. ولنتين پس از به زندان افتادن دختر نابيناي زندانبان خود را شفا ميدهد. كلاديوس پس از اينكه از اين خبر مطلع ميگردد به خشم آمده و دستور ميدهد سر وی را از تنش جدا سازند.
* كهن ترين نامه و شعر ولنتين توسط چارلز، دوك اورلئان نگاشته شد. وي زماني كه در سال 1415 و در قرن شانزدهم در زندان برج لندن در اسارت بسر ميبرد اين نامه را برای همسر خود نوشت.
* روايت ديگر حاكی از آن است كه ولنتين يك مسيحی بوده كه عاشق كودكان بوده. اما از آنجايی كه وی از پرستش خدايان سر باز ميزده به زندان فرستاده ميشود. اما كودكان كه به وی علاقه مند بودند دلتنگ وی شده و برای وی پيامهای مهر آميزی مينوشتند. اين كودكان نامه ها را از لابه لای ميله های زندان به درون سلول ولنتين می انداختند. وي در 14فبروری سال 269 پس از ميلاد  اعدام شد.
* برخی هم روز ولنتين را به باور مردمان انگليس و فرانسه قرون وسطی نسبت ميدهند. آنها اعتقاد داشتند كه پرندگان در روز 14 فبروری جفت خود را انتخاب ميكنند.
* برگزاری جشن ولنتين امروزی از دو كشور فرانسه و انگليس آغاز  گرديده است.
* ابتدا كارتهای تبريك ولنتين را هر كس خودش تهيه ميكرد اما از سال 1800 كارتهای تبريك ولنتين تجاری به بازار عرضه گشت. البته اين كارتها نيز دست نوشته و دارای نمادهای ولنتين نقاشی شده بودند. سپس كارتهای تبريك چاپي جايگزين آنها گرديد.
* در گذشته دور در ايتاليا و انگليس رسم بر آن بود كه زنان مجرد پيش از طلوع آفتاب روز ولنتين از خواب برخاسته و لب پنجره اتاق خود می ايستادند تا مردی از مقابل پنجره آنان عبور كند. اعتقاد بر آن بود كه با اولين مردی  كه در آن روز ببينند، ظرف يكسال  ازدواج خواهند كرد. شكسپير نيز در نمايشنامه هملت به اين باور اشاره كرده است.
* در برخی كشورها رسم بر اين است كه مردان جوان روز ولنتين لباس به زنان هديه ميدهند. چنانچه زن آن لباس را براي خود نگه دارد نشانه آنست كه زن خواهان ازدواج با آن مرد است.
* در فرانسه پسران اسم معشوقه خود را روی آستين لباسشان می نوشتند تا به همه بگویند: ازحس من آگاه شويد.
* در زمانهاي گذشته در ولز چنين  مرسوم بود كه در سالروز ولنتين قاشقهای چوبی به يكديگر هديه بدهند. روی اين قاشقهای چوبی معمولا نقش قلب و كليد و قفل كنده كاری شده بود. معنی اين كنده كاريها چنين بود: "تو قلب مرا گشوده ای" يا "كليد دروازه قلب من دست توست."
* برخی باورهای آميخته با خرافات نيز در رابطه با روز ولنتين وجود دارد.  اگر در اين روز سینه سرخ از بالای سر دختری عبور کند او با یک ملوان ازدواج خواهد كرد و اگر گنجشک عبور کند همسرش مرد فقیری میشود اما بسيار خوشبخت خواهند شد و اگر آن پرنده سهره باشد « سهره پرنده ای است کوچک و خوش آواز شبیه بلبل و دارای پر های سبز و زرد » آن دختر با مردی پولدار ازدواج خواهد کرد.
* كودكان انگليسی در صدها سال پيش در اين روز مانند بزرگترها لباس بتن ميكردند و خانه به خانه به ترانه سرايی و آواز خوانی می پرداختند.
* اما در ژاپن روز ولنتين به گونه ای ديگر مرسوم است. روز ولنتين اين دختران هستند كه بايد به مردان چاکلیت هديه بدهند. زنان شاغل به اجبار بايد به تمام همكاران مرد خود بويژه رييس خود چاکلیت هديه بدهند. اما در روزی موسوم به "روز سفيد"(WHITE DAY) كه تاريخ آن 14 مارس ميباشد مردان برای جبران محبت خانمها به آنها هديه ميدهند. البته اغلب فقط به دوستان دختر خود. هديه مردان معمولا يك لباس زنانه سفيد رنگ است.
* در چین هم افسانه ای  وجود دارد که نمادی از عشق است و روز ولنتین چيني ها محسوب ميگردد. اين روز هفتمین روز از هفتمین ماه در تقویم چینی  است. اين روز فستيوال دختران نيز ناميده میشود. در اين روز مردم چين به ستاره ها خيره ميشوند. دختران نيز دعا ميكنند تا كدبانوهای با كفايت در آينده شوند و همچنين شوهر مناسبی نصيبشان گردد. پسران مجرد نيز دعا ميكنند  تا هر چه زودتر معشوق خود را بيابند.
* بنابراين روز ولنتين از روم به فرانسه و انگليس  وسپس به آمريكا راه يافت و اكنون در تمام جهان جشن گرفته ميشود .

فراخوان ملی



نویسنده : خانم نجیبه آرش

پاسخ به " فراخوان به یک کمپاین ملی، مدنی وتاریخی" طرح محترم سلیمان کبیر نوری
سلام و سپاس به دستانیکه برای این امر ملی، مدنی و تاریخی افغانستان بلند شده است!
در چنین موقعیت حساس تاریخی، دینِ  تک تک از وطن داران با احساس و وطنپرست ما اعم از زنان و مردانی میباشد، تا با این امر سترگ انسان دوستانه و واقعا تاریخی؛ با تمام
 نیرو و انرژی، امکانات مادی و معنوی خود به این کمپاین  بپیوندند!!

صدا و حضور زنان افغان، چه در داخل وخارج کشور، صدا وحضور آرمان واحدی است که در تمام فراز و فرود تاریخ پر افتخار کشور مان، حامی و پشتیبان وطنپرستان ، عناصرملی – مترقی، دادخواه و وطنپرست، بوده است.
به وضاحت دیده شده که سه دهه جنګ تحمیلی و صادر شده  به نوکری و همدستی پاکستان ، ایران و سایر کشور های مرتجع و بنیاد گرای منطقه، و با مداخله و حمایت صریح و بیدریغ  ابر قدرت های جهانی چون اتحاد شوروی وقت و کشور امریکا  صدمات وآسیب های جدی‌‌ به تمام داشته ها و ارزش های انسانی، مادی ، معنوی و فرهنگی میهن مان وارد نموده است۰ بخصوص بعد از ناکام ساختن پلان صلح ملل متحد و سقوط دولت ملی و مترقی به همکاری و همیاری این دو ابر قدرت( امریکا – شوروی)، با«خط مشی مصالحه ملی»؛ در سال ۱۹۹۲؛ و رفت و برگشت نماینده های حکام اجیر شده  پاکستا ن وایران چون جهادی ها و بنیاد گرایان مزدور - سیه اندیش طالبان ، انتخاب نا بجای کنفراس( بن) توسط یکعده از تکنوکرات های
 غرب و جهادی ها ، یک حکومت نا کاره، مفسد،  تاریک اندیش  و قوماندانسالار ، دست پروردگان سازمان جهنمی "آی
۰اس۰ آی" پاکستان را بر سرنوشت ما حاکم ساخت؛ که در نتیجه بعداز فاجعه ی حملات و آتشسوزی بر دو برج مرکز تجارتی امریکا توسالط القاعده!!!؟ در سپتمبر سال ۲۰۰۱، زمینه مداخله و لشکر کشی  جامعه جهانی ، شورای امنیت و ناتو، در کشور ما مساعد و فراهم گردید.  تقریبا ۴۴ کشور با تمام ساز و برګ جنگی مدرن و مخارج میلیارد ها دالر ګویا !؟ بقصد نابودی تروریزم، نجات مردم افغانستان از تروریزم و بنیادگرایی و بازسازی افغانستان به کشور ما لشکر کشی نمودند۰ که متاسفانه این امر همسایګان مارا تحریک نمود و جنګ در سر زمین ما شدت پیدا کرد۰ طالبان دوباره احیا و جان تازه ګرفته ،با سلاح ها ی جدید اکمال شدند. کشت وزرع خاشخاش و استحصال آن وسعت پیدا کرد و با صدور تروریستان انتحاری توسط آ ی۰ اس ۰آی پاکستان ، امنیت کشور ما شکننده شد۰
نبود امنیت، قانونیت ،کنترول، و بازپرس، بلند رفتن سرسام اورقیمت ها ، فقر،ګرسنګی ، بیکاری تنګدستی در بین اقشار تهی دست جامعه ما بطور بی سابقه ګسترش یافت وتعداد زیادی از زنان و کودکان که نان اوران خانواده ای خود بودند بنابر جبر اقتصادی به بازار های گدایی و درویزه ګی کشانیده شدند . تعداد زیاد مکاتب بویژه مکاتب دخترانه بسته ویا سوختانده شد.  تعداد زیاد مردم به اردوی بیکاران و بی سوادان افزوده و بمثابه بهترین سلاح بدست دشمن قرار گرفتند
۰ متاسفانه تاریخ تکرار شد۰ در وقت شاه امان اله غازی همین مردم بیچاره و بیسواد به تحریک یک عده ملا ها  آله دست انګلیس ها قرار ګرفته بر علیه ریفورم های مترقی شاه و ملکه جوان بغاوت نمودند و شاه مجبور به ترک وطن شد۰شوربختانه که ازان تاریخ به بعد،  یک دوره سیاه و تاریک، سال ها دامنگیر مردم و کشور  ما شد ۰ کشور ما از ترقی و پیشرفت باز ماند ، حقوق و ازادی زنان سلب شد چادری این سمبول اسارت زنان افغان تا سالیان زیادی بر زنان شهری اجباری گردید ۰
 در سال ۱۳۳۸ زنان شهری از قید چادری تحمیلی وغیر افغانی نجات یافتند و استعداد های سر شاریکه در وجود آن ها نهفته بود به سرعت راه ترقی را در پیش گرفتند. چنانکه در دهه هشتاد تا اوایل سال های نود سهم زنان در تمام عرصه های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنګی از هر لحا ظ برجسته شد. بخصوص در عرصه اموزشی از ۶۰ الی ۷۰ فیصد کادر های اموزشی مکاتب و ادارات فرهنګی را زنان تشکیل مید اد که متاسفانه امروز در اثر توجه حکومت جهادی اکثریت مکاتب دخترانه را از شهر ها تا قصبات ملا امامان مساجد مدیریت میکنند ۰ وای از ین بدبختی!
میگویند بهترین آموزګار زن است.  زن نیمی از پیکره ی جامعه را تشکل میدهد، و نیم دیګر را میسازد. چنانکه گفته اند مادر با یک دست گهواره را میجنباند و با دست دیګر دنیا را تکان میدهد
۰ مادر است که با شیر خود احساس وطنپرستی، آزادی، صداقت، محبت و دوستی را در نهاد کودک خود پرورش میدهد ۰ بیجا نیست که دشمنان آزادی و استقلال میهن ما بسختی با زنان کشور در ستیز هستند ۰ مکاتب ، مراجع کار زنان را آتش میزنند و از کسب علم و دانش آنهارا محروم میسازند۰ لت و کوب، توهین، تحقیر، تجاوز، قطع اعضای بدن زنان ( گوش و بینی بریدن ) پاشیدن تیزاب بر سر و روی دختران و زنان، مسموم کردن دختران مکاتب ، مجازات ضرب وشتم دره در محضر عام ،ترور ، اعدام و سنګسار، اختطاف دختران و پسران خورد سال و استفاده های جنسی از آنان، عروسی های اجباری و تحمیلی ، دست زدن به انفجارات انتحاری که هزاران تن را به کام مرګ فرستاده است۰ این همه پدیده های ننگین دوران حکومت آقای حامد کرزی در زیر چتر امنیتی جامعه بین المللی و نهاد های حقوق بشر افغانستان بوده که پیوسته از طریق رسانه های ملی و بین المللی به نمایش ګذاشته میشود۰ اخیرا نشر ویدو کلیپ سنګسار دو جوان عاشق(صدیقه و خیام) که پنج ماه پیش توسط طالبان وحشی در ولسوالی دشت ارچی ولایت قندوز که زیر چتر امنیتی نیرو های کشور آلمان قرار دارد،که افتضاح بزرګ ملی و بین المللی را به بار آورده است۰ من از « انګل مر کل » صدر اعظم کشور آلمان که خود یک زن است، میپرسم: که آیا با دیدن این کلیپ از مقامات مسول خود در افغا نستان چګونه استجواب نموده اند؟ آیا کدام مقام عالی رتبه خودرا در افغانستان بخاطر وقوع حادثه دلخراش ضد انسانی و ضد بشری تروریست های بنیاد گرا مجازات نموده اند، یا نه؟ و اګر جواب نه باشد !! متاسف هستم۰اما برای دولت بیکفایت و بی مسولیت ما چون آبی است که دگر از سر ګذشته است؛ بخاطریکه تا کنون هیچ متخلف و متجاوز به پنجه قانون سپرده نشده و مجازات نگردیده، و هرگاه دستگیر و زندانی شده اند، به اسرع وقت در بدل پرداخت رشوه، رها شده  اند۰
خود سوزی زنان و دختران جوان پدیده ای وحشتناک دیگریست که با آمدن تنظیم های جهادی، این مردان با دیانت خدا وشریعت!؟! مرد سالاران و قوماندان سالاران بخصوص در میان دختران و زنان جوان ولایت باستانی هرات؛ زمینه سازی گسترده ای پیدا نموده که تا اکنون صد ها دختر جوان بخاطر حفاظت و حراست از عزت و شرافت شان در برابر متجاوزین ددمنش، خودرا آتش زده اند.
اکنون چه باید کرد؟ مصایب بیشماری فرا راه ما قرار دارد. همسایگان ما خلاف تمام موازین بین المللی و حقوق بشر آتش جنګ و نفاق را در بین ملیت های با هم برادر و برابر ما دامن میزنند.
کشور آخوندی و نا مسلمان ایران جوانان مهاجر هموطن مارا که روی مجبوریت بخاطر عدم توجه ی حاکمیت مافیایی، به نیروی بالنده ی نسل حاضر و آینده، به آنجا مهاجر شده اند ( با دل پُراز امید به  همسایگی، هم دینی، همزبانی، همفرهنگی...) بدون کدام جرم مشهود و محکمه، بدار میزنند۰که مردم کشور ما با اعتراضات ګسترده اعمال خاینانه ی حکومت آخوندی ایران را تقبح میکنند۰ ولی متاسفانه مسولین دولتی افغاسان: شخص ریس جمهور، وزارت خارجه، سفیر نا کار آمد افغانستان مقیم ایران از کنار اینهمه اعدام های وحشت ناک با دیپلماسی آرام میګذرند. گویا اینکه خون بهای جوانان اعدام شده را قبلا اخذ نموده اند!!؟؟؟
مردم ما دیگر کر و کور نیستند به قوه تمیز مردم باید باور داشت از همین لحاظ است که به قول و قرار پاکستان و ایران اعتماد ندارند، به رهبران ساخته شده آنها ریشخند میزنند. زیرا میدانند که این رهبران همان جهادی های هستند که در دستګاه های جهنمی"آ ی۰اس۰آی" پاکستان و حکومت آخوندی ایران ساخته و پرداخته شده اند۰بطور مثال هر هییتی که جهت مذاکره و مفاهمه صلح و ختم جنګ و خونریزی به پاکستان میروند، نخست از همه شکرانه سی سال بود و باش خود را به مقامات آن دولت تحویل میدهند و با سر خورده ګی، کرنش و ګردن پتی حق و آرامی مردم ما را از ایشان مطالبه مینمایند.
در اخیر من از مردم داغ دیده و جنگزده ی کشور خود در داخل و خارج از کشور صمیمانه تقاضا دارم تا زمانیکه خود ما آماده نشویم، تا همه برادران همتن و همکیش خودرا بدون تبعیض و تمایز قومی، نژادی،ملی، مذهبی، زبانی ¸جنسی، ایدیولوژی، حزبی وسازمانی، چپ  و راست اعتدالی وطنپرست در یک جبهه وحدت ملی در آغوش نکشیم، جنګ و خونریزی در وطن ما پایان نمییابد.
و باز هم بمثابه یک مادر دردمند وطن از تمام جوانان با شهامت، مردان وطن پرست وآګاه و از همه همسنګران راه سعادت و انسانیت خود امیدوار هستم که همه اختلافات سلیقه ای، اندیشه وی، فکری، حزبی و سازمانی خود راکنارګذاشته باصفوف فشرده و واحد ،نګذارند دخمه های تلخ تاریخ دوباره تکرار شود.
 ونګذارند که وطن عزیز مشترک و واحد ما افغانستان تجزیه شده از جغرافیه جهان ګم شود۰
تلاش نماییم تا با اتحاد وسیع و محکم خود به " فراخوان
به یک کمپاین ملی، مدنی وتاریخی"  را که بدون هیچگونه توهم و تردیدی یک اندیشه والای ملی و مدنی و تاریخی است از حدود یک پیام در مسیر عمل بین تمام اقشار جامعه پیاده نماییم و دست جلادان را بګیریم ، تراژدی جنګ را به  صلح پایدار، استوار و برادری دایمی تبدیل کنیم.
به حیث گام برجسته و مهم اولی، بیائید که گریبان شورای امنیت ملل متحد
را محکم بگیریم و از آن بخواهیم که آیا برای همین بساطی که در کشور ما بر
پاشد؛ برای نیرو های خارجی مجوز و « مشروعیت» اشغال افغانستان را داده
بود ؟ اگر جواب نه باشد پس چه تدبیر باید گرفته شود؟.

به پیش به سوی تعمیل و تحقق این هدف و آرمان والای بزرگ میهنی !
زنده باد وحدت ملی همه افغانها !